قطره بارانی



* قرار بود امروز صبح به دستور بختیار،محدوده اسلحه سازی(شرق تهران در حوالی پایگاه نیروی هوایی فرح آباد) توسط نیروی هوایی بمباران شود.این عملیات در حدود ساعت 6 روز 22 بهمن به مراحل نهایی رسیده بود.اما به دنبال بحث های متعدد میان رهبران دولت و سران ارتش، حدود ساعت 9 این عملیات لغو گردید.

* محل اسلحه سازی که دیشب مورد حمله قرار گرفته بود، امروز حدود ساعت 8 صبح سقوط کرد.

* در اثر حمله به تسلیحات ارتش،کارخانه جات و مخازن اسلحه به دست مردم افتاد.

* درگیری ارتش با مردم مسلح در خیابان ها به اوج خود رسید.

* ساعت ده و سی دقیقه شورای عالی ارتش با شرکت رئیس ستاد،وزیرجنگ وغالب فرماندهان، تشکیل جلسه دادوپس از مذاکره ، بی طرفی خود را در مناقشات اعلام کرد و به یگان های نظامی دستور داد به پادگان های خود مراجعه نمایند.

* غالب خیابان های تهران سنگربندی شده و در تصرف افراد مسلح مردمی قرار گرفته بود.

* ستاد ژاندارمری واقع در خیابان 24 اسفند (انقلاب) سقوط کرد.

* شهربانی کل کشور سقوط کرد و به دست مردم افتاد.

* زندان قصر توسط نیروهای مسلح گشوده شد وزندانیان از آن خارج شدند.

* زندان و پادگان حشمتیه پس از چهارساعت زدوخورد،تصرف شد.

* فرمانداری نظامی آخرین اعلامیه خود را صادر کرد.از نظامیان خواسته شد که به پادگان های خود برگردند.

* سرلشگر ریاحی فرمانده گارد در میدان امام حسین گلوله خورد.

* بختیار قرار بود ساعت 4 بعدازظهر، در حضور مهندس بازرگان در منزل مهندس جفرودی ، استعفایش را بدهد.اما وی در این جلسه حاضر نشد و حدود ساعت 2 بعدازظهر، پس از محاصره نخست وزیری به دانشکده افسری(در همان نزدیکی)رفته و از آنجا با هلی کوپتر به منزل یکی از آشنایانش می رود وپس از 6ماه بطور مخفیانه از ایران خارج می شود.

* تمام کلانتری ها،پایگاه های ژاندارمری و قرارگاه های پلیس به تصرف مردم درآمد.

* بعداز ظهر روزیک شنبه ، حدود ساعت 6 ابتدا مرکز رادیو و سپس جام جم به دست نیروهای انقلابی افتاد.

* صادق قطب زاده به ریاست صدا و سیمای ایران منصوب شد.

* سپهبد مهدی رحیمی فرماندار نظامی و رئیس شهربانی به دست مردم دستگیر شدند.

* صدای گوینده رادیو،اینچنین نغمه پیروزی را اعلام نمود : توجه توجه . این صدای انقلاب ملت ایران است.

* انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.

* امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره مند است و توطئه ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه ها را نقش بر آب می سازد . با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.


* قرار بود امروز صبح به دستور بختیار،محدوده اسلحه سازی(شرق تهران در حوالی پایگاه نیروی هوایی فرح آباد) توسط نیروی هوایی بمباران شود.این عملیات در حدود ساعت 6 روز 22 بهمن به مراحل نهایی رسیده بود.اما به دنبال بحث های متعدد میان رهبران دولت و سران ارتش، حدود ساعت 9 این عملیات لغو گردید.

* محل اسلحه سازی که دیشب مورد حمله قرار گرفته بود، امروز حدود ساعت 8 صبح سقوط کرد.

* در اثر حمله به تسلیحات ارتش،کارخانه جات و مخازن اسلحه به دست مردم افتاد.

* درگیری ارتش با مردم مسلح در خیابان ها به اوج خود رسید.

* ساعت ده و سی دقیقه شورای عالی ارتش با شرکت رئیس ستاد،وزیرجنگ وغالب فرماندهان، تشکیل جلسه دادوپس از مذاکره ، بی طرفی خود را در مناقشات اعلام کرد و به یگان های نظامی دستور داد به پادگان های خود مراجعه نمایند.

* غالب خیابان های تهران سنگربندی شده و در تصرف افراد مسلح مردمی قرار گرفته بود.

* ستاد ژاندارمری واقع در خیابان 24 اسفند (انقلاب) سقوط کرد.

* شهربانی کل کشور سقوط کرد و به دست مردم افتاد.

* زندان قصر توسط نیروهای مسلح گشوده شد وزندانیان از آن خارج شدند.

* زندان و پادگان حشمتیه پس از چهارساعت زدوخورد،تصرف شد.

* فرمانداری نظامی آخرین اعلامیه خود را صادر کرد.از نظامیان خواسته شد که به پادگان های خود برگردند.

* سرلشگر ریاحی فرمانده گارد در میدان امام حسین گلوله خورد.

* بختیار قرار بود ساعت 4 بعدازظهر، در حضور مهندس بازرگان در منزل مهندس جفرودی ، استعفایش را بدهد.اما وی در این جلسه حاضر نشد و حدود ساعت 2 بعدازظهر، پس از محاصره نخست وزیری به دانشکده افسری(در همان نزدیکی)رفته و از آنجا با هلی کوپتر به منزل یکی از آشنایانش می رود وپس از 6ماه بطور مخفیانه از ایران خارج می شود.

* تمام کلانتری ها،پایگاه های ژاندارمری و قرارگاه های پلیس به تصرف مردم درآمد.

* بعداز ظهر روزیک شنبه ، حدود ساعت 6 ابتدا مرکز رادیو و سپس جام جم به دست نیروهای انقلابی افتاد.

* صادق قطب زاده به ریاست صدا و سیمای ایران منصوب شد.

* سپهبد مهدی رحیمی فرماندار نظامی و رئیس شهربانی به دست مردم دستگیر شدند.

* صدای گوینده رادیو،اینچنین نغمه پیروزی را اعلام نمود : توجه توجه . این صدای انقلاب ملت ایران است.

* انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.

* امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره مند است و توطئه ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه ها را نقش بر آب می سازد . با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.


 درگیری​های خونین بین مردم و وفاداران به پهلوی/ اعلام آمادگی بختیار برای مذاکره/پیام تبریک آیت​الله شریعتمداری

روز 21 بهمن 57 درگیری​هایی که از روز قبل آغاز شده بود، ادامه پیدا کرد.

از روز بیستم بهمن و در پی درگیری هایی که بین نیروهای گارد شاهنشاهی و همافران نیروی هوایی آغاز شده بود با ورود مردم و حمایت آنان از همافران به یک نبرد تمام عیار شهری تبدیل شد. پرسنل نیروی هوایی که به انقلابیون پیوسته بودند در ازاء ارائه کارت پایان خدمت سربازی یک قبضه سلاح و 7 فشنگ به مردم می دادند. به این ترتیب جنگ خیابانی بین نیروهای وفادار به شاه و انقلابیون در گرفت. اگرچه آمار دقیقی از تعداد کشته ها و مجروحین این درگیری ها در اختیار نیست اما تعداد کشته هایی که تا ظهر به دو بیمارستان جرجانی و بوعلی انتقال داده شد را 63 نفر عنوان کرده اند.
در ادامه برخی از حوادث این روز می آید:
  • در ساعت 5/4 بعدازظهر کلانتری تهران نو، پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم، سقوط کرد. مردم و گاردی‌ها در این درگیری چندین کشته و مجروح دادند.
  • از این پس، خبر سقوط کلانتری‌ها به دست مردم یکی پس از دیگری به گوش می رسد.
  • کلانتری‌های مناطق تهران نو، نارمک و شهر ری، سقوط کرده و همچنین یک هلی‌کوپتر گارد در آسمان تهران ساقط شد.
  • فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره 40 خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتری‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت 12 ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت 12ظهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را داشتند.
  • رژیم در تدارک یک کودتای نظامی است. سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران و حومه، طی دستورالعملی به یگان‌های تابعه خود، از آنها خواست تا بی‌درنگ تمامی رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل نمایند. همراه این دستورالعمل، فهرستی از اسامی صدها نفر که باید بازداشت شوند، الصاق شده است که در رأس آنها نام حضرت امام، آیت‌الله طالقانی، مهدی بازرگان، به چشم می‌خورد. در این دستورالعمل، پیش‌بینی شده بود که دیگر رهبران نهضت که اقدام به تحریک در مقابل این دستگیری‌ها کنند، بازداشت شوند.
  • امام خمینی(ره) حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، را ملغی اعلام کردند و فرمودند: ˈاعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند . اخطار می‌کنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد . تصمیم آخر خود را به امید خدا می‌گیریم.ˈ
  • دولت موقت نیز به دنبال فرمان امام، در پیامی، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه خواند.
  • مینی‌بوس‌ها و ماشین‌های وابسته به ستاد امام خمینی(ره)، با بلندگو، لغو اعلامیه فرماندار نظامی را در سطح تهران اعلام می کردند.
  • امام خمینی(ره) در پاسخ به استفتاء افراد نیروی مسلح مرقوم فرمودند:  ˈقسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خورده‌اند باید بر خلاف آن عمل کنند.ˈ
  • جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرده و ده‌ها هزار تن از مردم در شرق تهران، در محدوده خیابان فرح‌آباد، پشت کیسه‌های شن و خاک سنگر گرفته اند.
  • به دنبال تکذیب ستاد ارتش پیرامون رژه افسران نیروی هوایی در مقابل امام، آیت الله محمد مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در رومه کیهان مبنی بر این امر را کاملا صحیح و واقعی اعلام کرد.
  • ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت 11 امشب(21 بهمن )، 126نفر و مجروحین را 634 نفر ذکر کرد.
  • بازرگان در شرکت نفت اعلام کرد: با استقرار دولت موقت، اعتصاب کارکنان شرکت نفت پایان می یابد.
  • دو لایحه مبنی بر انحلال ساواک و محاکمه وزیران و غارتگران بیت المال به تصویب مجلس سنا رسید و توسط محمدعلی وارسته نائب رئیس شورای سلطنت توشیح شد و قدرت قانونی یافت .
  • در حالیکه شهرهای ایران حالت جنگی به خود گرفته است، بختیار اعلام کرد اگر دولت موقت بخواهد به زور وزارتخانه ها را اشغال کند ما به وظایف قانونی خود عمل خواهیم کرد.
  • بختیار در مجلس سنا به هنگام توضیح پیرامون لایحه انحلال ساواک اعلام کرد که حاضر به مذاکره هستیم.
  • کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه راهپیمائی کردند.
  • بختیار در مصاحبه با کیهان انگلیسی گفت قانون اساسی اجازه هر نوع تغییری را داده است از جمله اعلام جمهوری ولی مردم باید به طور عادی به وسیله مجلس موسسان با تشکیل یک مجلس آزاد انتخاباتی اعلام جمهوری کنند. قانون هم چنین اجازه ای را می دهد.
  • تیپ زرهی قزوین که برای تقویت نیروهای دفاعی حکومت نظامی وارد تهران شده بود مورد هجوم مردم قرار گرفت.
  • از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.
  • امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.
  • آیت‌الله شریعتمداری ضمن آرزوی موفقیت برای دولت بازرگان، انتخاب وی را تبریک گفت.
  • حزب کمونیست قبرس اعلام کرد که تجهیزات جاسوسی آمریکا از ایران به قبرس منتقل شده است.

* مهندس بازرگان، نخست وزیر منصوب امام خمینی، در یک سخنرانی در دانشگاه تهران رئوس برنامه های دولت خود را روشن کرد.

* امام در پیامی به ملت ایران ﺗﺄکید کردند که سخنگو ندارند.

* در پاسخ به تبریک آقای گلپایگانی امام نامه تشکرآمیزی به ایشان ارسال کردند.

* امام در جمع نمایندگان شورای هماهنگی اعتصابات بر دوری گزینی از اختلافات و راه طولانی برای سازندگی اشاره کردند.

* گروهی از طرفداران قانون اساسی ، شاه و دولت بختیار در ورزشگاه امجدیه تهران تجمع کردند.

* قرار بود عصر امروز بختیار در حضور مهندس بازرگان از سمت نخست وزیری استعفا دهد.اما این امر را به روز یک شنبه 22 بهمن موکول کرد.بختیار می خواست آخرین شانس خود را برای حفظ قدرت ، با استفاده از قدرت همه جانبه ی ارتش، امتحان کند.

* روز جمعه بیستم بهمن ماه ، تلویزیون سراسری اعلام کرد که فیلم بازگشت امام خمینی را (9 شب)پخش خواهد کرد. عوامل رژیم در ابتدای پخش این برنامه تظاهرات طرفداران قانون(شاه) را که آنروز در امجدیه برگزار شده بود پخش کردند.درپادگان دوشان تپه،همافران به پخش این برنامه واکنش منفی نشان دادند.نیروهای گارد شاهنشاهی که در پادگان مستقر شده بودند،پس از استهزای موافقان شاه توسط همافران و به ویژه بعد از آنکه تلویزیون تصاویر مربوط به حضرت امام را پخش نمود،وهمافران مستقر در سالن نمایش پادگان همگی به شادی پرداخته وصلوات فرستادند،به سالن نمایش هجوم بردند و با انواع سلاح گرم همافران را به گلوله بستند.

* صدای تیراندازی های پیاپی از پادگان نیروی هوایی ، مردم شرق تهران را سراسیمه به خیابان ها کشید.مردم در ابتدا تصور می کردند که به مقر امام حمله شده است.اما صدای شلیک گلوله ها از پادگان ، و گزارش تعداد اندکی که توانسته بودند از مهلکه بگریزند، مردم را متوجه پادگان نیروی هوایی کرد. طولی نکشید که صدای الله اکبر و تماس های تلفنی خانه به خانه، مردم تهران را متوجه کانون درگیری، یعنی پادگان نیروی هوایی نمود.

* پادگان دوشان تپه پس از مدتی به محاصره مردم درآمد.گروهی می خواستند به کمک همافران بشتابند ، ولی گروه دیگر آن را خطرناک می دانستند. مردم تا صبح در خیابان های اطراف پادگان ماندند.

* امام در پیامی به ملت ایران، حمله لشکر گارد به نیروی هوایی را محکوم کردند. امام به ارتش اخطار کردند که هرچه زودتر لشکر گارد به مقر خود بازگردد و الا تصمیم آخر را خواهند گرفت. امام اطلاعیه های حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع دانستند و از مردم خواستند با حضور در خیابان ها توطئه حکومت نظامی را خنثی کنند.


* در روز نوزدهم بهمن بنا به دعوت قبلی ت مبارز و سایرگروه های مذهبی و ی ، راهپیمایی گسترده ای در سراسر کشور صورت گرفت.

* در تهران مردم از خیابان های نیروی هوایی، شهناز،فرح آباد،میدان خراسان،نارمک،بدرثانی،نظام آباد و.به سوی میدان آزادی به راه افتادند و در حمایت از دولت بازرگان شعار سردادند.در پایان این تظاهرات ، قطعنامه ای در 7 بند قرائت گردید و مورد تایید مردم قرار گرفت.بدین ترتیب مهندس بازرگان از مردم رای اعتماد گرفت.

* ساعت ده صبح صدها تن از پرسنل نیروی هوایی و زمینی ارتش و همافران با لباس و یونیفورم نظامی به مدرسه علوی رفته و به صورت رژه نظامی با امام خمینی بیعت کردند.عکاسان حاضر در صحنه،تصاویری از حضور پرسنل نظامی در کنار امام تهیه و بلافاصله دررومه ها منتشر نمودند.این واقعه با واکنش های بسیاری در میان مردم ، نظامیان، عناصر رژیم پهلوی و. روبرو شد.

* خبرگزاری رویترز در خبری اعلام کرد:در ایران میلیون ها تن برای ابراز حمایت از آیت الله خمینی به خیابان ها ریختند و در میان این تظاهر کنندگان گروهی از همافران و خلبانان نیروی هوایی نیز حضور داشتند که ملبس به لباس نظامی بودند و قبل از پیوستن به تظاهر کنندگان به مقر آیت الله رفته، ادای احترام کردند.

* علی امینی و شریف امامی از ایران خارج شدند.

* مذاکرات مهمی بین بازرگان، بختیار و ارتش انجام گرفت. اطرافیان بازرگان اظهار امیدواری کردند که ارتش در منازعات داخلی بی طرفی پیشه کند.

* کارکنان یازده وزارتخانه اعلام کردند که فقط از دولت منصوب امام پیروی خواهند کرد.

* امام خمینی در جمع بازاریان تهران درباره سلسله پهلوی و رمز پیروزی و ایستادگی ملت در برابر ابرقدرت ها سخنرانی کردند.

* امام در جمع اعضای انجمن اسلامی پزشکان و معلمان درباره جرایم پنجاه ساله خاندان پهلوی صحبت کردند.

* امام خطاب به افسران نیروی هوایی اصفهان بیانات تشکرآمیزی ایراد کردند.

* امام درجمع طبقات مختلف مردم، همگان را به پشتیبانی از دولت موقت فرا خواندند و آخرین اتمام حجت ها را به واپسین دولت شاه نمودند.

* حضرت امام عصر روز نوزدهم در دیدار گروهی از مردم ضمن تشکر از آنان بواسطه حمایت از دولت موقت فرمودند: باید همه خبرگزاریها بدانند که این اجتماع عظیمى که در ایران، از مرکز گرفته است تا آخر، شهرستانها و قصبات، براى پشتیبانى از این دولت بوده است، این کافى است براى جواب آنها که گفته مى‏شود و مى‏گویند: باید ملت بگوید». ملت با چه زبانى بگوید؟.

* ستاد ارتش، عکس رومه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.

 

* امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شکبه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش می شد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه های گروهی گفتند: دستگاه هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می بودند. ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدف های نامشروع استفاده کرده است.

* دولت لیبی حمایت خویش را از انقلاب مردم ایران اعلام داشت.

* بختیار ضمن مصاحبه ای مطبوعاتی اعلام کرد: در مقابل هیتلر،رضاشاه و شاه ایستادگی کرده ام و در مقابل آیت الله خمینی و بازرگان نیز مقاومت خواهم کرد.

* حضرت امام به زیارت حضرت عبدالعظیم رفتند. ( ایشان گفته بودند که حرم نباید قرق شود)


نقشه انتخابی: 

نقشه عملیات والفجر مقدماتی

شناسنامه عملیات : 

نام عملیات

 والفجر مقدماتی

رمز عملیات

یا الله

منطقه عملیات

شمال چزابه

زمان عملیات

 1361/11/17 تا 1361/11/21

هدف

تصرف پل غزیله و پیشروی به سوی العماره و تهدید آن

نوع عملیات

 گسترده

فرماندهی عملیات

 سپاه پاسداران

سازمان عملیات

 مشترک (سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی)

استعداد نیروهای درگیر خودی

129 گردان پیاده، 11 گردان زرهی، 7 گردان مکانیزه و 7 گردان توپخانه از سپاه و 4 گردان پیاده و 7 گردان زرهی، 6 گردان مکانیزه و 16 گردان توپخانه از ارتش

استعداد نیروهای درگیر دشمن

28 گردان پیاده، 28 گردان زرهی، 20 گردان مکانیزه و 4 گردان گارد جمهوری

نتایج عملیات

انهدام نیرو و تجهیزات دشمن

تلفات دشمن

2500 کشته و زخمی و 113 اسیر

خسارات دشمن

انهدام قابل توجه تیپ‌های 905 و 704 و یک گردان از نیروهای سودانی

غنائم

-----

 شرح مختصر نبرد : 

در حالی که عدم موفقیت در عملیات رمضان، دورنمای پیش‌روی در شرق بصره را دور از دست‌رس نشان می‌داد، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمین‌های تخت استان میسان، دست‌یابی به شهر العماره عراق _ که به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب می‌شد _ را امکان پذیر کرده بود. به همین منظور و نیز از آنجایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمیل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ _ حدفاصل فکه تا چزابه _ برای انجام عملیات سرنوشت ساز "والفجر" انتخاب شد.

 اهداف عملیات

نخستین هدف، تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام می‌شد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار می‌گرفت.(1)

 موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی از شمال به "میشداغ" و "برقازه"، از جنوب به هورالهویزه"، از شرق به "چزابه" و شهر "بستان" و از غرب به شهر "العماره" عراق و رودخانه دجله منتهی می‌شد.

در این منطقه رودخانه‌های متعددی وجود دارد؛ از جمله: رودخانه دویریج که از کوه‌های شمالی منطقه سرچشمه گرفته و به "هورالسناف" می‌ریزد و رودخانه میمه که سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرف "هور بن عمران" (جنوب هورالسناف) منتهی می‌شود.(2)

 استعداد دشمن

مسئولیت پدافند از منطقه عملیاتی (از چیلات تا هورالعظیم) بر عهده سپاه چهارم عراق بود. لشکرهای سازمانی این سپاه نیز عبارت بودند از:

الف) لشکر 14 پیاده؛ شامل: تیپ 421 پیاده، تیپ 422 پیاده، تیپ 18 پیاده کوهستانی، تیپ گردان تانک سیف سعد.

منطقه گسترش لشکر 14 از شیب تا پاسگاه دویریج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطع جاده چزابه - غزیله با جاده صفریه بود.

ب) لشکر 1 مکانیزه؛ شامل: تیپ 108 پیاده، تیپ 501 پیاده، تیپ 1 مکانیزه و نیز تیپ‌های 92، 93 و 94 پیاده، 34 زرهی و 27 مکانیزه به عنوان احتیاط این لشکر.

منطقه گسترش این لشکر از پاسگاه دویریج تا پاسگاه پیچ انگیزه و مقر فرماندهی آن نیز در جنوب منطقه بزرگان بود.

ج) لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ 17 زرهی، تیپ 42 زرهی، تیپ 34 زرهی، تیپ 24 مکانیزه، تیپ 412 پیاده.

منطقه گسترش این لشکر از پیچ انگیزه (شیار بجلیه) تا جنوب غربی دهلران (چیلات) بود.

د) نیروهای احتیاط؛ شامل: لشکر 3 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف جنوبی؛  تیپ 30 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه جنوب زبیدات؛ تیپ 16 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه عماره؛ تیپ 25 مکانیزه از لشکر 6 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف؛ تیپ 37 زرهی از لشکر 12 زرهی؛ در منطقه بزرگان؛ تیپ 101 پیاده گارد مرزی، در منطقه عماره؛ تیپ 10 زرهی وابسته به ستاد کل، احتمالاً در شمال عماره؛ تیپ‌های 48 پیاده و 49 زرهی از لشکر 11، در منطقه عماره؛ تیپ 51 زرهی مختلط، در منطقه فکه؛ یک تیپ گارد ریاست جمهوری، در منطقه بند بزرگان؛ تیپ 704 پیاده، در منطقه صفریه تا رشیده.(3)

 سازمان رزم خودی

بعد از عملیات محرم، سپاه پاسداران در صدد گسترش سازمان رزم خود برآمد. بر همین اساس لشکر فتح به "سپاه 3 صاحب‌امان(عج)" تبدیل شد و سازمان تمامی تیپ‌های تابعه آن به جز تیپ 44 قمر بنی‌هاشم(ع) نیز به لشکر تغییر یافت.

لشکر ظفر نیز "سپاه 11 قدر" را تشکیل داد و در نتیجه دو تیپ 27 و 31 آن به لشکر تبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمه(ع)، امام رضا(ع) و امام صادق(ع) نیز لشکر 5 نصر را به وجود آوردند. همچنین، یک تیپ مستقل به نام تیپ 10 سیدالشهدا(ع) تشیکل شده و تحت امر این سپاه درآمد.

لشکر فجر هم با تیپ‌های المهدی(عج)، امام سجاد(ع) و ثارا… به "سپاه هفتم حدید" تبدیل شد. در این میان، لشکر فجر با همان سازمان لشکر باقی ماند. تیپ ثارا… نیز که به لشکر تبدیل شده بود، به اتفاق لشکرقدس (شامل: لشکر 7 ولی عصر و تیپ 15 امام حسن) و لشکر 8 نجف تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.

به این ترتیب با گسترش سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد سه سپاه عملیاتی، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) جهت انجام این عملیات استعداد زیر را در نظر گرفت:

قرارگاه کربلا

الف ـ سپاه 3 صاحب‌امان(عج):

- لشکر 14 امام حسین(ع) با استعداد هشت گردان؛

- لشکر 25 کربلا با استعداد 11 گردان؛

- لشکر 17 علی‌بن‌ابیطالب(ع) با استعداد 14 گردان؛

- تیپ مستقل 44 قمر‌بنی‌هاشم(ع) با استعداد پنج گردان.

ب ـ سپاه 7 حدید:

- قرارگاه قدس، شامل: لشکر 7 ولی‌عصر(عج) با 12 گردان و تیپ 15 امام حسین(ع) با 10 گردان؛

- لشکر 8 نجف اشرف با استعداد 14 گردان؛

- لشکر 41 ثارالله(ع) با استعداد 11 گردان؛

- لشکر 19 فجر با استعداد 24 گردان.

قرارگاه نجف

الف ـ سپاه 11 (قدر):

- لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) با استعداد 24 گردان؛

- لشکر 31 عاشورا با استعداد 13 گردان؛

- تیپ مستقل 10 سیدالشهدا(ع) با استعداد هفت گردان.

ب ـ لشکر مستقل 5 نصر

 با سه تیپ جوادالائمه(ع) ، امام رضا(ع) و امام صادق(ع) با استعداد 23 گردان

ضمناًً از ارتش نیز یگان‌های زیر تحت امر فرماندهی این عملیات بودند:

- لشکر 16 زرهی با استعداد شش گردان تانک و شش گردان مکانیزه؛

- تیپ 84 خرم‌آباد با استعداد چهار گردان پیاده و یک گردان تانک.

همچنین، استعداد توپخانه شرکت کننده در این عملیات عبارت بودند از:

ارتش با 16 گردان و سپاه با هفت گردان. (4)

 طرح عملیات

در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو قرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک کنند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حدفاصل خط تا کانال‌های آخر را تصرف کرده و در مرحله دوم و در ادامه تک، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویریج (پشت جاده آسفالت فکه و در غرب بزرگراه و سرپل حلفائیه) را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه کربلا نیز می‌بایست با استفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت کانال پدافند کنند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاک‌سازی شده و سرپل غزیله تامین شود. همچنین، با احداث خاک‌ریز، جناح قوای کربلا می‌بایست تامین شود تا چنانچه مأموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلا از تعرض و آسیب دشمن مصون بماند.

در صورتی که اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق می‌یافت، چنین پیش‌بینی شده بود که با بازسازی یگان‌ها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. همچنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تک فریب انجام شود. لشکر 14 امام حسین(ع) نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب انجام دهد.(5)

 شرح عملیات

در ساعت 21:30 روز 1361/11/17 پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چومر و خال آغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاک‌سازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیش‌روی کردند. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال‌های متعدد که دشمن برای ایجاد آنها تلاش بسیاری متحمل شده بود، از سرعت پیش‌روی نیروها کاست. در نتیجه، اگرچه خط اول دشمن شکسته شده بود، ولی به دلیل عدم پاک‌سازی منطقه - در حالی که تاریکی شب رو به پایان بود - طبیعی به نظر می‌رسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاک‌سازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات، عوامل بازدارنده‌ای بودند که به عدم تأمین کل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.

به رغم وضعیت موجود، به دلیل انتظارات خاصی که در پی آغاز عملیات در مردم ایجاد شده بود و همچنین امیدواری مسئولان و نیز تبلیغات سوء دشمن و … مرحله دوم عملیات در ساعت 21 روز 1361/11/20 به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز شد. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل‌کننده و همچنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه‌کارهای‌خودی، مانع از پیش‌روی رزمندگان گردید.(6)

 بررسی عملیات

از نقطه رهایی نیروهای خودی تا خط دوم عراق، دشمن بیش از 16 نوع مانع از تعبیه و ایجاد کرده بود و یا به صورت عارضه طبیعی در منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آنچه را که به صورت تجربه از عملیات‌های گذشته به دست آورده بود، تقریباً به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی عملی کرد. ارتش عراق قصد داشت با ایجاد این موانع تا حد امکان، پیش‌روی نیروهای ایرانی را به تأخیر بیاندازد. لذا، این موانع زنگ خطر و عامل هشدار دهنده‌ای برای عراق بودند. از سوی دیگر، وجود این موانع توان نیروهای تک ور را جهت تأمین اهداف در شب سلب می‌کرد، علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیک‌های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده شد.

موضوع دیگر این که در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و به طور طبیعی در معرض آسیب‌پذیری نیروها مهاجم بودند؛ ولی در این عملیات چون دشمن شکستن خط را پیش‌بینی می‌کرد، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملاً قصد داشت پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم، با وارد کردن نیروهای اصلی خود مناطق تصرف شده را بازپس گیرد.(7)

 نتایج عملیات

با این عملیات، طراحان نظامی خودی دریافتند که عملیات‌های بعدی باید در مناطق عاری از نقاط قوت دشمن (موانع، آتش توپخانه و …) انجام شود. از سوی دیگر، مناطق انتخابی باید به گونه‌ای باشند که ضعف‌های خودی در آن کم‌تر بوده و جنگ با اتکا به نیروهای انسانی، در آن مناطق عملی باشد. علاوه بر آن فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که باید ضمن پرهیز از انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با سازمان رزم خودی باشد. در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپ‌های 905 و 704 و یک گردان از نیروهای سودانی، 113 تن از نیروهای دشمن نیز اسیر شدند.(8)

 منابع

1- مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، درودیان - محمد، "از خرمشهر تا فاو"، ص 49.

2- منبع شماره 1،ص49.

3- گزارش 79 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، "عملیات والفجر مقدماتی"، داود رنجبر، ص‌ص 54 و 53؛ و: سند 33594 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1361/10/4؛ و: سند 17764 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1361/9/28.

4- گزارش 79 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 47؛ و: سند 70959 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1361/11/16.

5- گزارش 79 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص‌ص 42 و 41.

6- منبع شماره 5، ص‌ص 65 - 56.

7- منبع شماره 1، ص‌ص 54 - 52.

8- منبع شماره 5، ص 66.

 جبهه نبرد: 

فکه- شوش - دزفول


*بازرگان موقتا از رهبری نهضت آزادی کناره گیری نمود ودرصبح روز هجدهم بهمن ماه در حالی که وسایل ضروری شخصی خود را همراه داشت به مدرسه علوی نقل مکان کرد. وی اعلام کرد که به نخست وزیری نخواهد رفت و مقر امام را به عنوان دفتر نخست وزیری برگزیده ودر آنجا مشغول به کار خواهد شد.

*امروز جلسه ای بین آقایان یدالله سحابی، عباس امیر انتظام، بختیار، سپهبد قره باغی رییس ستاد ارتش ، ملاقاتی انجام شد. در این ملاقات، آقای سحابی و امیرانتظام در صدد بر می آیند که بختیار را راضی به استعفا نمایند. بختیار با این امر مخالفت کرده و با هماهنگی قبلی با قره باغی و تیمسار مقدم ، از آنان می خواهد که از دولت وی حمایت کنند.

*دکتر کریم سنجابی اعلام کرد: تبادل نظر بین شاپور بختیار و رئیس دولت موقت برای حل و فصل مسالمت آمیز مسائل فعلی ایران ادامه دارد.

*شاه در مصاحبه با یکی از جراید اروپایی خود را فرمانده کل قوا و پادشاه خواند.

*انورسادات رئیس جمهور مصر از شاه خواست تا هواپیماهای مدرن اف 14 ایران را به مصر منتقل کنند.

*امام خمینی در جمع وکلای دادگستری، درباره توطئه استعمار در ایجاد تفرقه بین مردم و جدا کردن مردم از ت سخنرانی کردند.

*امام خمینی در جمع اهالی کردستان درباره یگانگی و برادری شیعه و سنی سخنرانی کردند.

*وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد هنوز دولت بختیار را به رسمیت می شناسد. از طرفی سخنگوی کاخ سفید گفت: بختیار باید نظر اکثریت مردم را بپذیرد.

*ژنرال هایزر پس از ورود به واشنگتن به ملاقات کارتر رفت و جلسه ای با شرکت سایروس ونس وزیر امور خارجه و هارولد براون وزیر دفاع تشکیل داد.


حوادث و رویدادهای مهم 17 بهمن 1357

به گزارش خبرگزاری فارس، مهمترین حوادث و رویدادهای 17 بهمن سال 1357 به شرح زیر به وقوع پیوسته است:

امام‌خمینی در جمع خبرنگاران در مورد دولت موقت و وجوب اطاعت از آن سخنرانی کردند و به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ دادند.

امام‌خمینی در جمع علمای خوزستان سخنرانی کردند و وحدت کلمه را رمز پیروزی دانستند.

امام‌خمینی در جمع نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی درباره قراردادهای غیرقانونی، مجالس شاهنشاهی یا آمریکایی صحبت کردند و فرمودند شاه نصیحت مرا (در سالهای 42 و 43) نشنید.

 امام در جمع ون و پرسنل نظامی ضمن اندرز به ارتش و دولت غاصب، تبعیت از دولت موقت را تکلیف همگان دانستند.

 پرواز بی‌سابقه فانتوم‌ها و هلی کوپترها بر فراز تهران

 امام خمینی:اگر دولت کنار برود آشفتگی را حل می‌کنیم.

 اقشار مختلف مردم ایران از نخست‌وزیری مهندس بازرگان حمایت کردند.

 جلسه مجلس با شدیدترین تدابیر امنیتی: لایحه انحلال ساواک و محاکمه وزرا تصویب شد.

 نخست وزیر با هلی کوپتر به مجلس رفت.

اعضای شورای انقلاب و دولت موقت اعلام شدند.

آیت‌الله طالقانی:حکومت اسلامی در انحصار هیچکس نیست.


وقایع روز 16 بهمن ماه 1357

*مراسم معارفه مهندس بازرگان در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار وحکم نخست وزیری دولت موقت ایشان، رسما اعلام شد. در ابتدای مراسم حضرت امام در بیاناتی با اشاره به آشفتگی حاکم بر کشور ، بروم غلبه بر این آشفتگی ها تاکید کردند.ایشان با اشاره به عدالت امام علی (ع) فرمودند : ما می خواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم.

*ده ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان و یاران امام در سالن مدرسه ی علوی اجتماع کرده اند.

*پس از بیانات امام ،حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجت الاسلام والمسلمین رفسنجانی در حضور حضرت امام و آقای بازرگان قرائت شد.

 

*حضرت امام در حکم نخست وزیری بازرگان، وی را موظف به انجام رفراندوم تغییر نظام به جمهوری اسلامی، تشکیل مجلس مؤسسان (خبرگان) برای تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات مجلس شورا طبق قانون اساسی جدید و انتخاب هیأت وزیران بدون در نظر گرفتن روابط حزبی کردند. در متن حکم آمده است: بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و قانونی ناشی از آراء اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است. جنابعالی را مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم.

 

*مهندس مهدی بازرگان سپس در حضور حضرت امام حکم نخست وزیری را از دست حجت الاسلام والمسلمین رفسنجانی گرفت و سپس به ایراد سخنرانی پرداخت.وی در بخشی از سخنان خود گفت : خدای بزرگ را شکر می کنم که چنین اعتبار و حسن شهرتی را که به هیچوجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیت الله، ابراز اعتماد و ارجاع چنین مأموریتی را به بنده عنایت بفرمایند و همچنین تشکر از ملت ایران می کنم.

*حضرت امام در فرمایشات خود بعد از سخنان مهندس بازرگان ، از مردم خواستند تا با تظاهرات آرام و از طریق مطبوعات، نظر خود را درباره دولت بازرگان ابراز نمایند.

*بختیار به دنبال انتخاب بازرگان به ریاست دولت موقت گفت: در ایران تنها یک حکومت وجود خواهد داشت.

ð بازرگان پس از خروج امام از محل جلسه، در رابطه با تهدید بختیار در مورد نخست وزیری دولت موقت، گفت: این تهدیدها کوچکتراز آن است که بتوان درباره ی آن اندیشه کرد.

*28 نماینده مجلس استعفا دادند.

*آیت الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت.

*آیت الله گلپایگانی با صدور پیامی خطاب به ارتش، از فرماندهان نظامی خواست تا از رویارویی و مقابله با انقلاب اسلامی بپرهیزند.

*به نقل از برخی خبرگزاری ها حدود هشت هزار یهودی ( تا این تاریخ ) از ایران خارج شدند.

*اعضای شورای انقلاب، آیت الله دکتر بهشتی، آیت الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می کنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان می روند.

 

*رادیو مسکو برای اعلام نخست وزیری بازرگان برنامه خود را قطع کرد.

*بنا به نوشته مجله تایم: سالیوان، سفیر آمریکا در ایران، از همکاران خود خواسته است که با مخالفان رژیم گفتگو کرده، ت آمریکا را برای آنان تشریح کند.


حوادث و وقایع 15 بهمن 57

به گزارش خبرگزاری فارس،سرخط مهمترین اخبار لرستان در روز 15 بهمن سال 57 به شرح زیر بوده است:

* حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فراخواندند.

* به دنبال جلسه شب گذشته شورای انقلاب ـ پیشنهاد نخست‌وزیری دولت موقت به مهندس بازرگان ـ این شورا برای گرفتن جواب قطعی و سایر مذاکرات تشکیل جلسه داد.

* در جلسه شورای انقلاب مقرر گردید مراسم معارفه مهندس بازرگان در بعدازظهر شانزدهم بهمن‌ماه در آمفی‌تئاتر مدرسه رفاه برگزار گردد.

* حضرت امام طی حکمی، به پیشنهاد شورای انقلاب، مهندس مهدی بازرگان را مأمور تشکیل دولت موقت کردند.

* شاپور بختیار در مصاحبه مطبوعاتی گفت: درهای مذاکره با آیت‌الله خمینی همچنان باز است . جمهوری اسلامی برای من مجهول است.
وی افزود که من نه با شاه و نه با [امام]خمینی سازش نمی‌کنم و اجازه تشکیل دولت موقت را به او [امام خمینی] نمی‌دهم. کسانی را که جنگ داخلی راه بیندازند، تیرباران می‌کنم.

* ون خواستار آزادی همافران زندانی شدند.

* خبرگزاری پارس: دویست نفر از وزرای سابق، معاونین وزارتخانه‌ها، بعضی از مدیران بخش خصوصی، استانداران و حتی مدیران کل از طرف دولت ممنوع‌الخروج شدند.

* کارکنان نخست‌وزیری به‌منظور پشتیبانی از مبارزات ملت مبارز ایران، اعتصاب کردند.

* ارتشبد جم در لندن اظهار کرد: فقط تفاهم رهبران مذهبی با ارتش می‌تواند بحران را حل کند.


مهمترین حوادث و وقایع 14 بهمن 57

به گزارش خبرگزاری فارس، مهمترین رویدادها و وقایع 14 بهمن سال 57 به شرح زیر بوده است:

* روز چهاردهم بهمن سیل مشتاقان زیارت حضرت امام از ابتدای صبح،کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف مدرسه علوی را پرکرده بودند. حضرت امام نیز با حضور در سرسرای مدرسه، به ابراز احساسات آنان پاسخ می‌دادند.

* حضرت امام طی یک مصاحبه مطبوعاتی در مدرسه علوی، به وظیفه خطیر مطبوعات و اهل قلم‏ در عرصه جدید انقلاب اسلامی ایران اشاره نمودند.

* حضرت امام درسخنرانی پرشور بهشت زهرا صراحتاً دولت بختیار را غیر قانونی خوانده بودند و اعلام کردند که دولتی اسلامی متکی به حکم خدا و آرای ملت تشکیل خواهند داد.
این مهم بر عهده شورای انقلاب بود.
صبح روز چهاردهم جلسه شورای انقلاب، برای تعیین نخست وزیر دولت موقت ،تشکیل شد.در این جلسه پس از بحث و بررسی، مهدی بازرگان برای نخست وزیری دولت موقت انتخاب شد.

* امام خمینی در جمع ون درباره تز استعماری جدایی دین از ت و کنار زدن ت از ت و پیامدهای آن صحبت کردند.

* امام خمینی در جمع اعضای کمیته استقبال شعار "ملیت" را نیرنگ آمریکا خواندند.

* بختیار در مصاحبه با لوماتن گفت: بعضی اوقات صبر بهترین تاکتیک است و اگر آیت الله خمینی بخواهد در شهر مقدس قم دولت پیشنهادی خود را به وجود آورد، به او اجازه خواهم داد تا دولتی شبیه به واتیکان تأسیس کند.

* اولین کتاب درباره بحران ایران تحت عنوان " ایران بر ضد شاه " در پاریس منتشر شد .نویسنده کتاب، احمد ناروقی ، از نویسندگان رومه لوموند و از طرفی نوه احمد شاه قاجار می‌باشد.

* تا این روز سی وپنج هزار آمریکایی ایران را ترک کرده بودند.
به گزارش رسانه‌های گروهی دولت آمریکا تماس خودرا با شاه قطع کرده است.

* روسای سازمان انرژی اتمی تحت تعقیب دیوان کیفر قرار گرفتند.

* بختیار اعلام کرد نقش آیت الله خمینی را در حل و فصل مسائل اجتماعی و مذهبی می‌پذیرد. 

* مردم در تمام کشور به اعتصاب عمومی دست زده‌اند. کارکنان ادارات و وزارتخانه‌های مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل کار خود راه نمی‌دهند.

* اعلام آمادگی 40 تن از نمایندگان مجلس برای استعفا.

* اعلام همبستگی کارکنان نخست وزیری با شورای انقلاب.

* همافران در شهرستان بهبهان تظاهرات کردند و علیه رژیم پهلوی و در حمایت از امام خمینی شعار دادند.

* خانواده‌های گروهی از همافران دستگیر شده مجدداً در کاخ دادگستری تحصن کردند.

* جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به دیدار امام رفته و استعفا نامه‌اش را به ایشان تسلیم می‌کند.
حضرت امام مجدداً ایشان را به سمت شهردار تهران منصوب کردند. بختیار پس از انتشار این خبر و احتمال تکرار آن از سوی سایرمسئولین ، طی یک مصاحبه سایر کارمندان و مسئولان دولت را تهدید می‌کند.

* یاسر عرفات طی پیامی برای امام اظهار داشت: نتایج پیروزی ملت ایران در مرزهای آن کشور متوقف نخواهد شد.

* پیشنهاد نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان درجلسه شب چهاردهم به اطلاع امام رسانیده شد.
جلسه این شورا با حضور حضرت امام و اعضای شورای انقلاب برگذار شد.
پس از بحث و بررسی مجدد، به پیشنهاد اعضای شورای انقلاب و موافقت امام، مهندس مهدی بازرگان برای نخست وزیری دولت موقت انتخاب شد.


در آستانه نبرد بزرگ خیبر، لازم بود  تک‌های پشتیبانی به صورت محدود و ایذایی، به منظور فریب دشمن و جلب توجه ارتش عراق به منطقه‌ای خارج از هورالهویزه، صورت پذیرد. با توجه به اوضاع جبهه‌ها، منطقه عمومی چنگوله در جنوب مهران برای این کار انتخاب شد.

 به همین منظور رزمندگان اسلام در ساعت 12 نیمه‌شب 27 /11 /1362 عملیات والفجر 5 به عنوان عملیات فریب برای عملیات خیبر را همزمان با سالگرد وفات حضرت فاطمة زهرا (س) با رمز یا زهرا (س) در منطقة چنگوله آغاز کردند.

 عملیات والفجر 5 در طول 50 کیلومتری جبهة بین دهلران و مهران تا شرق منطقة الکوت عراق و از مواضعی در نزدیکی مهران آغاز شد. سپاه دوم ارتش عراق در این منطقه مستقر بود. هدف از این عملیات نزدیک شدن به شهر برقوبه در نزدیکی مرز بود.

 این عملیات را سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرح‌ریزی و در دو مرحله با 15 گردان و در 4 محور اجرا کرد: در مرحلۀ اول عملیات و در همان ساعات نخست، بلندی‌های پیزولی، آزادخان کشته، تنگه چنگوله و ده‌ها کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و جاده بدر - طیب عراق به تسلط نیروهای ایرانی درآمد. همچنین به 4 تیپ از گارد مرزی عراق خساراتی وارد شد.

 در مرحله دوم مناطق دیگری نیز از خاک ایران و عراق آزاد شد و نیروهای خودی در آن استقرار یافتند که از جمله آن، استقرار نیروهای ایرانی در 35 کیلومتری بزرگراه بغداد - بصره است. در این مرحله نیز 4 تیپ کوهستانی عراق به طور 100 درصد و تیپ 50 زرهی لشکر 12 بیش از 50 درصد منهدم شد و دشمن با دادن 1770 تن کشته و زخمی و اسیر در طی شش پاتک سنگین عقب‌نشینی کرد. چهل دستگاه تانک و نفربر، مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین، دو فروند هلی کوپتر، ده‌ها دستگاه خودروی نظامی و ده انبار مهمات دشمن منهدم و ده‌ها دستگاه تانک و نفربر، شماری خودروی نظامی و انواع سلاح‌های سبک و نیمه سنگین به غنیمت رزمندگان سپاه پاسداران درآمد.

 در مجموع در این نبرد چند روزه و دو مرحله‌ای، عمده اهداف پیش‌بینی‌شده تحقق یافت و منطقه‌ای به گستردگی 110 کیلومتر مربع شامل مناطق مهمی نظیر بندپیرعلی، تنگه و بلندی‌های چنگوله، ارتفاعات تونل، 230، چغاعسگر، عباس عظیم، آزادخان کشته و تقی مرده آزاد شدند. در این عملیات، رزمندگان اسلام بر عقبه دشمن، مخصوصاً جاده "طیب-بدره" عراق، مسلط شدند و حدود 30 کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران را -که هنوز تحت اشغال دشمن بود-آزاد کردند. در مجموع این عملیات توانست تا حدودی یگان‌های ارتش عراق در این منطقه را درگیر نگهدارد و در اعزام آن‌ها به منطقة عملیاتی خیبر تأخیر ایجاد کند.

 تعدادی از تصاویر عملیات والفجر5:

 

 

 

 

 

 

تعدادی از کالک های مربوط به عملیات والفجر5:

 

 

 


عملیات والفجر 6



نقشه عملیات والفجر 6


میدان مین در عملیات والفجر 6

شناسنامه عملیات : 

تاریخ عملیات: 2/ 12/ 1362

فرماندهی: سپاه - لشکر 25 کربلا

سازمان رزم: سپاه - لشکر 25 کربلا

شرح مختصر نبرد: 

پس از عملیات والفجر1، بخش جنوبی استان ایلام با وجود اهمیت بسیار ، به منطقه ای آرام و پدافندی تبدیل شد و تصور شد و تصور می شد که دیگر در این بخش، راه کارهای نظامی به منظور پیشروی قوای خودی، وجود ندارد. در عین حال در آستانه عملیات خیبر، تلاش برای طراحی نبرد و آماده سازی این منطقه جهت اجرای عملیات، آغاز شد.

بر این اساس، یک روز پس از نبرد والفجر 5 در جنوب مهران، سرانجام در بامداد 1362/12/2 عملیت والفجر 6 با رمز "یا زهرا (س)" در منطقه عمومی چیلات واقع در جنوب دهلران آغاز شد.

نیروهای خودی به استعداد 8 گردان به منظور تصرف مواضع مستحکم و دست نخورده دشمن، با عبور از رودخانه چیلات، وارد عمل شدند و پس از درهم شکستن خطوط دفاعی به حرکت خود در عمق مواضع نیروهای عراقی ادامه دادند. رزمندگان اسلام در این یورش موفق شدند ضمن انهدام ده ها دستگاه تانک،نفربر و شمار فراوانی خودرو دشمن، بخشی از یگان های سپاه چهارم و تیپ 77 ارتش عراق را متلاشی و منطقه ای حدود 50 کیلومتر مربع، شامل ارتباعات مرزی مشرف به شهر علی غربی و جاده مرزی تدارکاتی " طیب-علی غربی" عراق را تصرف کنند. پس از چند روز نبرد و دفع پاتک های سنگین دشمن، رزمندگان اسلام ضمن مشغول ساختن ماشین نظامی عراق توانستند چند روزی بر بزرگراه " العماره-بغداد" مسلط شوند و آن را هدف آتش خود بگیرند. اما با شروع عملیات گسترده در جنوب، نبروهای عمل کننده به یاری رزمندگان در نبرد خیبر شتافتند.


فرمانده لشکر 25 کربلا


فرماندهان لشکر 25 کربلا (ایستاده از راست برارد راحمی پور - سردار محمدحسن ه چی - سردار دکتر محمدعلی بارانی فرمانده تیپ سوم - برادر جانباز حسین بابایی - سردار جانشین لشکر) نشسته از راست ( سردار تقی مهری مسئول اطلاعات لشکر - سردار شهید علی خداداد فرمانده تیپ دو - سردار شهید یوسف سجودی - سردار شهید صمد اسودی


سردار محمد کسائیان فرمانده تیپ یک لشکر 25 کربلا


سردار شهید علی خداداد فرمانده تیپ دو لشکر 25 کربلا




در تاریخ 1364/12/01، هنگامیکه شهید محلاتی به همراه جمعی از نمایندگان مجلس و مسئولین قضایی کشور، با یک فروند هواپیمای مسافربری شرکت آسمان، عازم جبه‌های نبرد بودند (تا در جمع رزمندگان اسلام حضور یابند) به وسیله چند فروند هواپیمای جنگی رژیم بعثی صهیونیستی عراق (و به دستور اربابشان که از شکست خفت‌بار خود در عملیات والفجر 8 عقده‌ای سنگین به دل داشتند) در حوالی اهواز مورد هدف قرار گرفتند و در این حمله ناجوانمردانه و ددمنشانه، یار صدیق حضرت امام (ره) شهید بزرگوار حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ فضل‌الله محلاتی و چهل تن از دلباختگان مکتب عشق، بر اثر سقوط هواپیما به فیض شهادت نایل آمده و در جوار قرب حضرت حق جلت عظمته سکنی گزیدند. عمال استکبار با این جنایت هولناک، برگ سیاه دیگری بر دفتر ظلم و ذلت خود افزودند و آن اربابان فضیلت نیز با خون سرخ خود راه زندگی جاودانه را پیمودند و دفتر عشق الهی را با انگشت خونین شهادت امضاء کردند.







عملیات والفجر 9

نقشه عملیات والفجر 9





شناسنامه عملیات : 

نام عملیات

عملیات والفجر 9

رمز عملیات

یا الله

منطقه عملیات

سلیمانیه ـ چوارتا

زمان عملیات

1364/12/5 تا 1364/12/9

هدف

گشودن جبهه‌ای گسترده برای تصرف سلیمانیه، کاستن از فشار دشمن در جبهه والفجر8(فاو).

نوع عملیات

نیمه گسترده

فرماندهی عملیات

 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سازمان عملیات

 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

استعداد نیروهای درگیر خودی

25 گردان پیاده از سپاه شامل: تیپ های 29، 57، 105،155 به همراه دو گردان توپخانه از سپاه و دو گردان توپخانه از ارتش

استعداد نیروهای درگیر دشمن

8 گردان پیاده، 1گردان زرهی، 4 گردان کماندو، 17 گردان جاش، 6 گردان توپخانه.

نتایج عملیات

آزاد سازی بخشی از ارتفاعات کانا، شاه کوران، تنگه سور، موبرا، ماخلان، کانی ماران، سرو و ارتفاعات 1470 و 1489 و همچنین آزادسازی چند پاسگاه مرزی

تلفات دشمن

حدود 1500 کشته و زخمی و 134 اسیر

خسارات دشمن

انهدام 1 هواپیما، 1 هلی‌کوپتر، 20 تانک و نفربر، 10 قبضه ادوات، و 90 خودرو

غنائم

مقادیر زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین و انواع مهمات

 
شرح مختصر نبرد: 

مقدمه

پس از عدم دست‌یابی به اهداف مورد نظر در عملیات بدر - که ناشی از شرایط سخت عملیات در جبهه بود - شهر سلیمانیه عراق به عنوان هدف دوم - پس از بصره - مورد توجه طراحان نظامی قرار گرفت. بر همین اساس، با فراهم آوردن مقدمات عملیات در این منطقه، اولین حرکت که قرار بود در تابستان 1364 انجام شود، به دلیل هوشیاری دشمن، به فصل زمستان موکول شد.

با رسیدن زمان موعود، شروع عملیات والفجر 8 نیز، شرایط بهتری را برای انجام عملیات مورد نظر فراهم کرد؛ چرا که تصور می‌شد با تجمع بیش‌تر یگان‌های عراق در جبهه جنوب، نیروهای خودی با انجام عملیات والفجر 9 موفق خواهند شد اولین گام را به برای عملیات بعدی - که می‌توانست به تصرف سلیمانیه بیانجامد - بردارند. علاوه بر این تصور می‌شد عملیات والفجر 9 بتواند فشار سنگین دشمن در منطقه عملیاتی والفجر 8 را نیز کاهش دهد.

 

اهداف عملیات

- انجام یک مرحله عملیات از مراحل پیش‌بینی شده برای تصرف سلیمانیه.

- آماده‌سازی منطقه برای عملیات بعدی، به جلو کشاندن عقبه‌ها و کاهش فاصله خودی با دشمن.

- کاستن از فشار دشمن در جبهه فاو.

علاوه بر این اهداف، عملیات والفجر 9 دارای اهداف منطقه‌ای نیز بود. به طوری که تصرف هر یک از ارتفاعات مهم منطقه می‌توانست دستآورد قابل توجهی به همراه داشته باشد. مثلاً در دست داشتن ارتفاعات "سارسیر" و یا "کاتو" تهدیدی جدی برای شهر سلیمانیه محسوب می‌شد. با در اختیار داشتن ارتفاعات ناصر نیز جبهه دشمن در پنجوین و کانی مانگا مورد تهدید قرار می‌گرفت.

 

موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی والفجر 9 با دو جاده از دهانه شیلر و منطقه چومان به شهرهای مریوان و بانه متصل می‌شود. منطقه مزبور کوهستانی، صعب العبور و دارای زمستان سختی است. دو رودخانه "زاب صغیر" و "گوگه سور" این منتطقه را به سه قسمت شمالی، میانی و جنوبی تقسیم می‌کنند.

ارتفاعات گامو، رت، هزار کانیان، سورکوه و حلوان به عنوان مهم‌ترین ارتفاعات محور شمالی محسوب می‌شوند. ارتفاعات موبرا و مامخلان، پلنگه سور و سارسیر در محور میانی قرار دارند. ارتفاعات شاخ کوهان به همراه ارتفاعات ناصر و کچل مهم‌ترین ارتفاعات محور جنوبی هستند.

مهم‌ترین شاخص این منطقه، شهر چوارتا است که تا سلیمانیه کمتر از 15 کیلومتر فاصله دارد. این شهر به همراه ارتفاع "سارسیر" از موقعیتی کلیدی برخوردار است؛ به طوری که از این نقطه می‌توان به سمت محورهای سلیمانیه، سد دوکان، مائوت و … مانور کرد.

 

استعداد دشمن

لشکر 34 پیاده - تابع سپاه یکم - با تیپ‌های 105 و 504 پیاده مسئولیت پدافند از منطقه را به عهده داشت. قرارگاه این لشکر در چوارتا بود و تیپ 105 در منطقه عمومی گامو و تیپ 504 در منطقه عمومی چوارتا مستقر بودند.

با شروع عملیات والفجر 9، یگان‌های زیر نیز وارد منطقه شدند:

- تیپ‌های 106 و 442 پیاده؛

- تیپ کماندویی سپاه یکم؛

- چهار گردان مستقل کماندویی؛

- 17 گردان جاش؛

- یک گردان تانک؛

- شش گردان توپخانه.

 

سازمان رزم خودی

قرارگاه نجف اشرف با پنج تیپ مستقل سپاه پاسداران هدایت عملیات را بر عهده داشت:

- تیپ 29 نبی‌اکرم(ص) با سه گردان پیاده؛

- تیپ 57 ابوالفضل(ع) با سه گردان پیاده؛

- تیپ 110 شهید بروجردی با چهار گردان پیاده؛

- تیپ 105 قدس   با پنج گردان پیاده؛

- تیپ 155 ویژه شهدا با 10 گردان پیاده و یک گردان تانک.

همچنین، دو گردان توپخانه از سپاه و دو گردان توپخانه از ارتش وظیفه پشتیبانی آتش را بر عهده داشتند. قرارگاه تاکتیکی رمضان نیز با ماموریت تعیین شده، تحت امر قرارگاه نجف بود.

 

طرح عملیات

از آنجایی که منطقه عملیاتی به سه منطقه مجزا قابل تقسیم بود، سه محور برای انجام عملیات در نظر گرفته شد؛ نیروها می‌بایست در محور اول (جناح راست) نهایتاً به سوی ارتفاعات کوخ نم نم و در محور دوم (جناح چپ) به سوی قله ناصر و یال‌های شاخ کوهان پیش‌روی کنند. همچنین، در محور سوم (جناح میانی) که محور اصلی عملیات بود، می‌بایست ارتفاعات موبرا، مامخلان و پلنگه سور تصرف می‌شد.

بر همین اساس، تیپ 105 ماموریت تصرف کوخ نم نم را بر عهده داشت. تیپ 155 با تحت امر گرفتن تیپ 110 می‌بایست ابتدا "موبرا" و "مامخلان" و سپس "پلنگه سور" را تصرف کند.

تیپ 57 نیز با تحت امر گرفتن یک گردان از تیپ 29 تصرف ارتفاعات ناصر کوچک و پوزه ناصر - برای تامین سمت چپ مامخلان - را بر عهده داشت. سپس می‌بایست، قله ناصر را تصرف کند و در صورت امکان روی آن مستقر شود.

تیپ 29 هم می‌بایست یال‌های شاخ کوهان - برای تأمین ارتفاع ناصر - را تصرف کند.

در این میان، قرارگاه رمضان ماموریت داشت ضمن انجام شناسایی، کار انتقال نیروها را به منظور انجام دیده‌بانی روی عقبه‌های دشمن و انجام عملیات انهدامی روی پل‌های ارتباطی، قرارگاه‌های فرماندهی و توپخانه‌های دشمن به عهده گیرد و جاده‌ها را نیز ناامن سازد.

 

شرح عملیات

در تاریخ 5 /12 /1364، در حالی که تمامی نیروها به نقطه شروع درگیری رسیده بودند، رمز عملیات (یاالله) حدود ساعت 24 اعلام شد.

در جناح راست، پیش‌روی از محور هزارقله انجام پذیرفت و رزمندگان ضمن تصرف ارتفاعات "کوخ نم نم"، ماموریت ایذایی خود را در شمال "موبرا" به انجام رساندند و سپس در خط پدافندی جدید استقرار یافتند.

در جناح چپ و در محور ارتفاع "ناصر"، نیروهای عمل کننده در حالی که مسافتی دشوار و طولانی را طی کرده بودند، خیلی سریع به هدف رسیده و ضمن درگیری با نیروهای عراقی توانستند 00:40 بامداد پایگاه آنها در این محور را ساقط کنند. همچنین، در محور "کوهان" به دلیل وسعت کم منطقه و حضور ضعیف دشمن، اهداف مورد نظر تا ساعت 04:30 تأمین شد.

در جناح میانی نیز که می‌بایست در مرحله اول عملیات، دو ارتفاع مهم "موبرا" و "مامخلان" تصرف شود، نیروهای خودی توانستند پس از ساعت‌ها درگیری، مامخلان را در ساعت 09:30 و موبرا را در ساعت 16:30 (روز اول) به تصرف خود درآوردند. در ادامه عملیات نیز ارتفاع "پلنگه سور" در آخرین ساعات روز دوم (1364/12/7) تحت اختیار قوای خودی قرار گرفت.

با توجه به موفقیت مرحله اول عملیات، مقرر شد در مرحله دوم روی ارتفاع "کاتو" انجام شود. با شروع عملیات، ارتفاع مذکور - که تقریباً خالی از نیروهای دشمن بود - در اولین ساعات بامداد روز سوم تسخیر شد؛ لیکن دشمن با تقویت سریع محور عملیاتی و اجرای تک توانست نیروهای خودی را از این ارتفاع عقب براند. رزمندگان خودی نیز با تلاش بسیار، سمت چپ قله را حفظ کرده،  وضعیت خویش را تثبیت کردند و به این ترتیب درگیری در "کاتو" پس از سه شبانه روز در تاریخ 1364/12/10 پایان یافت.

گفتنی است، هم زمان با درگیری روی کاتو، تعدادی از نیروهای خودی در روز چهارم عملیات (1364/12/9) روی قله کچل، که از بلندترین قلل منطقه است و بر شهر سلیمانیه نیز اشراف دارد، مستقر شدند. در این حال، اگرچه این ارتفاع بسیار مهم تسخیر شده بود، لیکن بروز مشکلات ناشی از وجود حدود یک متر برف، فقدان عقبه و پشتیبانی بسیار ضعیف، ادامه حضور روی آن را بسیار سخت کرده بود. بنابراین، فرماندهان عملیات با بررسی اوضاع سخت در این ارتفاع و نقاط دیگری همچون ارتفاع کاتو و نیز خستگی مفرط نیروهای عمل کننده، در صدد برآمدند تا ضمن پرهیز از پیش‌روی بیشتر، مواضع متصرفه را تثبیت کنند. بر همین اساس، تصمیم گرفته شد علاوه بر فراخوانی یکی، دو یگان سپاه پاسداران از جبهه جنوب، از نیروهای ارتش کمک گرفته شود. در این میان، به دلیل نگرانی از تهدید جبهه فاو، از انتقال یگان‌های سپاه خودداری شد؛ اما با ورود تعدادی از یگان‌های ارتش به منطقه عملیاتی، پدافند از ارتفاعات پلنگه سور، موبرا و قسمتی از کوخ نم نم به آنها محول گردید.

در این وضعیت، و در حالی که برای تثبیت مواضع متصرفه برنامه‌ریزی می‌شد، نیروهای دشمن به ارتفاع کچل پیر و سپس ارتفاع ناصر حمله کردند در حالی که قوای خودی هیچ گونه واکنشی از خود نشان ندادند لذا حرکت دشمن به آسودگی انجام می‌گرفت. برد توپخانه نیز برای پوشش منطقه کافی نبود و تنها سلاح دوربرد مورد استفاده، یک قبضه تیربار بود که روی قله کچل پیر استقرار داشت. بدین ترتیب، فرمان عقب‌نشینی از ارتفاعات کچل، ناصر و کاتو صادر شد.

دشمن نیز پس از 8 روز توقف و یقین از ضعف توان خودی، حملات خود را مجدداً (در تاریخ 1364/12/23) آغاز کرد و در حالی که به دلیل و بود مشکلات و نارسائی‌های فراوان در جبهه خودی، مناطق متصرفه نیز هنوز به طور کامل تثبیت نشده بودند، توانست کلیه نقاط از دست داده را بازپس گیرد.


عملیات خیبر ابتکار جدید رزمندگان اسلام در جزایر مجنون

تهران- ایرنا- روز سوم اسفند 1362 عملیات غرورآفرین خیبر با رمز یا رسول الله (ص) به مدت 19 روز در مناطق عملیاتی طلائیه و جزایر مجنون با حضور گسترده رزمندگان سپاه، بسیج و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.









به گزارش ایرنا پس از فتح خرمشهر در ادامه‌ اتخاذ استراتژی تنبیه م، جمهوری اسلامی تلاش زیادی برای تجدید روند پیروزی‌های نظامی در سال 1361 به عمل آورد، که به دلایلی این مهم امکان‌پذیرنشد. گرچه بعد از عملیات رمضان و تا اواخر سال 1362 ابتکار عمل در دست جبهه خودی بود، اما موفقیت چشمگیری به دست نیامد.
زیرا در آن زمان، رشد نیافتن سازمان رزم و پرداختن همه جانبه به مسأله جنگ، مانعی جدی برای اقدام لازم در مقابل ارتش کاملاً مدرن و تقویت شده عراق بود.
با این‌ حال رزمندگان اسلام با انجام حملات ایذایی متوسط و بزرگ سعی کردند که ضمن ابتکارعمل در صحنه جنگ، به نقاط ضعف دشمن نیز دست یابند تا از آن طریق مجدداً برتری لازم را به دست آورند، به همین لحاظ بعد ازعملیات والفجر مقدماتی، پس از بحث‌ها و گفت‌وگوها و تأملاتی که انجام شد منطقه هورالهویزه برای عملیات بزرگ خیبر در سال 1362 انتخاب شد.
عملیات خیبر ابتکارعمل بسیج در جنگ تحمیلی بود که تا آن زمان (سال 1362) نظیر نداشت. این منطقه می‌توانست جبهه‌ خودی را دوباره از توانایی‌های سابق بهره‌مند ساخته و دشمن را با آن همه پیچیدگی در خطوط دفاعی و طرح‌های پاتک، از امکان مقابله با رزمندگان اسلام محروم سازد زیرا دشمن تصور نمی‌کرد که ایران در هورالهویزه که دارای وسعت زیاد و فاصله قابل ملاحظه‌ای از ساحل تا هدف‌هاست دست به عملیات بزند، چون ایران در چهار سال گذشته هیچگاه در آن‌جا اقدام به انجام عملیات آبی- خاکی نکرده بود.
تا قبل از انجام عملیات خیبر، رسانه‌های گروهی عراق و حامیان آن تبلیغات وسیعی را در مورد توانایی‌های ارتش عراق و جلوگیری از حملات ایرانیان آغاز کرده بودند و رژیم صدام صریحاً اعلام می‌کرد که هرگونه عملیات نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق را با شکست روبه‌رو خواهد ساخت.
در این مورد، در اواخر سال 1362 هیاهوی تبلیغاتی گسترده‌ای از سوی رادیوهای آمریکا، بی‌.بی.سی، کلن، بغداد، رژیم اشغالگر اسرائیل و منافقین در مورد استقرار صدها هزار نفر از نیروهای ارتش و سپاه در جبهه‌های جنوبی بر پا شد و جالب اینکه تحلیل‌گران و مفسران این رادیوها محل‌هایی را برای عملیات آینده ایران پیش‌بینی می‌کردند، آن‌ها اکثراً این منطقه را بصره و مناطق شرقی آن اعلام می‌کردند.
درکنار این تبلیغات، بنا به آمار منتشره از سوی روابط عمومی فرماندهی کل سپاه پاسداران، 474 طرح صلح از تاریخ 3 اسفند 1362 (آغاز عملیات خیبر) تا 30 مهر 1363 از سوی 56 کشور مختلف جهان ارائه شد که خود بیانگر اهمیت فوق‌العاده عملیات خیبر و ایجاد تزل در بین حامیان منطقه‌ای و جهانی این رژیم است.

**موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی خیبرازلحاظ موقعیت جغرافیایی درشمال بصره واقع شده که از شمال به العزیز و روستاهای البیضه و الصخره، ازجنوب به نشوه و طلائیه، از غرب به جاده العماره - بصره و از شرق به حاشیه ساحلی هور، نزدیک جاده سوسنگرد - طلائیه، منتهی می‌شود. موقعیت‌های مزبور در خشکی شرق دجله، جنوب جزایر مجنون و داخل هور قرار دارد.
هورالهویزه از آب‌های راکد تشکیل شده و آب رودخانه‌های دجله، کرخه‌ نورطیب، دویرج و باران‌های فصلی داخلی آن می‌شوند. وجود نیروها و شکل طبیعی آن‌ها موجب شده که راه‌های معینی برای تردد قایق‌ها ایجاد شود که اصطلاحاً آبراه نامیده می‌شوند.
مهم‌ترین نقاط هور، جزایر شمالی و جنوبی مجنون هستند که از لحاظ اقتصادی و نظامی اهمیت بسیاری دارند. پل‌های الغدیر، القرنه و نشوه که بر روی جاده بصره - العماره واقع شده‌اند و نیز رودخانه دجله از جمله نقاط مهم دیگر این منطقه به شمار می‌روند.

**دلایل انتخاب منطقه عملیات
پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه‌ جنوب و استحکامات و تعداد خاکریزهای آن موجب شد که فرماندهان سپاه در پی منطقه‌ای برای عملیات باشند که امکان استفاده از توانایی خودی امکان‌پذیر باشد و از انجام تک جبهه‌ای پرهیز شود، منطقه‌ هورالهویزه عمدتاً دارای این ویژگی بود. در واقع، رزمندگان اسلام می‌توانستند یک بار دیگر حمله به دشمن را توأم با غافلگیری، از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند.
علاوه بر این، دلیل دیگری که موجب انتخاب منطقه عملیاتی خیبر شد، بی‌توجهی دشمن به آن بود. عراق چون تصور می‌کرد که ایران از این نقطه حمله نخواهد کرد، سازمان مناسب نظامی نیز در منطقه نداشت، لذا کل منطقه عملیاتی از العزیز تا القرنه و جزایر مجنون به وسیله‌ چند گردان پدافند حفاظت می‌شد. در واقع، منطقه هور با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن و نیز نقش زمین و تأثیرگذاری آن انتخاب شد.

** رسیدن به جاده بصره العماره
در شب و روز اول عملیات استراتژیک خیبر، نیروها و رزمندگان اسلام در محور شمالی به جاده بصره - العماره رسیدند. اما در جنوب (محور زید) نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آنجا خیلی زود متوقف شد، با این حال موفقیت محور شمالی امیدوارکننده بود.
درمرحله بعدی عملیات باید تعدادی از نیروها از راه هور به جزایر مجنون حمله می‌کردند و گروهی هم از طریق جبهه طلائیه که تنها راه خشکی در منطقه شمالی عملیات بود این حمله را انجام می‌دادند. عملیات در طلائیه با یک روز تأخیر انجام شد اما نیروهای هور از این موضوع مطلع نشدند و به سمت جزیره جنوبی رفتند، حالا باید از سمت طلائیه حمایت می‌شدند اما کسی آنجا نبود.
شرایط سختی پیش آمده بود و به همین خاطر نیروهایی که قرار بود شبانه به خط بزنند را در روز، راهی منطقه کردند. عراق هم هر چه توان داشت بر روی طلائیه متمرکز کرد تا این نیروها به جزیره جنوبی نرسند. عراق می‌دانست که اگر نیروها به جزیره جنوبی برسند، کارعملیات به انجا می‌رسد به همین خاطر از تمام توانش بهره برد تا ایرانی‌ها را زمین گیر کند.

** نتایج عملیات
در این عملیات بیش از 23 یگان دشمن به طور متوسط از 20 تا 100 درصد و تیپ زرهی 100 درصد منهدم شد، 15 هزار نفر از نیروهای عراقی زخمی و کشته شدند.
هزار و 140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند که در میان آن‌ها 35 افسر، 130 درجه‌دار، 873 سرباز و نیروی جیش‌الشعبی و نیز 102 نفر غیر نظامی از کشورهای مصر، سودان، مراکش و سومالی وجود داشت.

** انهدام 150 دستگاه تانک و نفربر و 200 خودروی دشمن
مجموعاً هزار و 180 کیلومتر زمین‌های منطقه آزاد شد که به ترتیب یک هزار کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومترمربع در جزایر و 40 کیلومتر مربع را در طلائیه شامل می‌شود.
درمیان غنائم دشمن، گذشته از اقلام صنعتی و تجهیزات انفرادی، 10 دستگاه تانک و 60 دستگاه کمپرسی به چشم می‌خورد و تسلط ایران بر چاه‌های نفت جزایر که ذخایر قابل ملاحظه‌ای از نفت در آن‌ها وجود داشت.

** تهاجم گسترده و غافلگیرانه شیمیایی عراق
نظامیان عراق با مشاوره‌ مستشاران جنگ‌های نوین آمریکایی، شوروی سابق، انگلیسی و دیگر کشورها از صبح روز 6 اسفند 1362 هم ‌زمان با بمب‌باران‌ها و گلوله‌باران‌های بسیار شدید با استفاده از سلاح‌های متعارف، به بمب‌باران بسیار گسترده و بی‌سابقه‌ شیمیایی اقدام کردند.
این جنایت با به کارگیری بیش از 33 فروند انواع بمب‌افکن‌های سنگین و نیز استفاده از هواپیماهای تک موتوره قبضه توپ سوئیسی و در مواردی با مخازن پر از گازهای شیمیایی نصب شده در بالگردها انجام گرفت.
این جنگ شیمیایی غافلگیرانه وغیرمنتظره به قصد انتقام از رزمندگان ازجان گذشته ایران که مقابل پاتک‌ها و بمب‌باران‌های دشمن مردانه مقاومت و ایستادگی می‌کردند، انجام گرفت.
هر روز از صبح تا ساعتی پس از طلوع آفتاب و هنگام عصر تا غروب آفتاب در چند نوبت و هر نوبت با چند سورتی پرواز، صدها بمب و راکت و نیز با ده‌ها قبضه توپ، گلوله‌های توپ حاوی گازها و عوامل خطرناک و کشنده‌ شیمیایی را در سراسرجبهه‌ها و خطوط پشتیبانی منتشر می‌کردند.
از جمله نقاط و مناطق مورد هدف حملات شیمیایی عراق در عملیات خیبر عبارت بودند از : خطوط مقدم جبهه‌ در هورالهویزه تا طلائیه؛ پدهای شرقی و محورهای مقدم جزایر مجنون شمالی و جنوبی؛ اسکله‌های شهید باقری و بقایی تا عمق 80 کیلومتری عقبه‌ها شامل جاده‌های سیدالشهدا، همت، باکری، جاده‌ مرزی و پاسگاه‌های شط‌علی، طبر، کیان دشت، خاتمی، برزگر و جفیر، سه راهی فتح، چهارراه قدس، جاده‌ جفیر و صاحب‌امان (عج) تا پادگان حمید و شهر هویزه، سه راهی جفیر تا آب تیمور ( در 33 کیلومتری اهواز)، پدها و مقرهای بالگردها، مواضع توپ‌ها و واحدهای پشتیبانی، قرارگاه‌های خاتم (ص)، نصرت، کربلا، هدایت، نجف، حنین، حدید، فتح، نصر و مقرها و عقبه‌های یگان‌های عملیاتی، اورژانس‌ها و بیمارستان‌های صحرایی حتی کمپ اسیران.

** بازتاب ی عملیات موفق خیبر
پس از یک دوران رکود که خالی از ابتکار بود، انجام عملیات خیبر بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. حامیان عراق در منطقه و جهان پس از آرامشی که در پی طوفان سلسله عملیات طرح کربلا (که آخرین آن رمضان بود) برایشان ایجاد شده بود، یک‌باره مشاهده کردند که تاکتیک ویژه ایران، بار دیگر بر تدبیر خط دفاعی پر مانع عراق غلبه کرده است، از این‌رو شدیداً نگران پیروزی احتمالی ایران در جنگ شدند. تشکیل اجلاس‌ها، اظهارات مقامات ی، مصوبات سازمان‌ها، تحریم تسلیحاتی ایران و اقدامات مشابه، الگوهای این تحلیل هستند.
آمریکا در اولین اقدام خود که در واکنش نسبت به وضعیت جدید جنگ نشان داد، مورفی معاون وزارت خارجه را به منظور بررسی اوضاع جنگ تحمیلی به خاورمیانه فرستاد.
رومه وال استریت ژورنال در این باره نوشت: تهیه طرح‌های جدید، چاره اندیشی در مورد جلوگیری از سقوط صدام است.
ترنر، رئیس وقت سازمان سیا اظهار کرد: عراق از لحاظ اقتصادی و نفرات در وضع وخیمی قرار داد.
همچنین معاون وزیر خارجه آمریکا در یک واکنش انفعالی گفت: آمریکا انجام یک حمله گسترده به جزیره خارک را ناممکن نمی‌داند.
در واقع، این اظهارات را می‌توان خط جدید اقدام نظامی برای عراق دانست زیرا عراق پس از پیروزی های ایران در عملیات خیبر، مرحله جدیدی را در جنگ آغاز کرد که همان جنگ نفتکش‌ها و حمله به پایانه‌های نفتی و تأسیسات نفتی خارک بود.
این اقدام با چند هدف عمده صورت می‌گرفت: اول، تحت‌الشعاع قرار دادن پیروزی و ابتکار نظامی ایران در عملیات خیبر، دوم، محدود کردن درآمدهای ارزی ایران از طریق فروش نفت و سوم، بین‌المللی کردن جنگ. اقدام دیگر عراق، اعلام برقراری ارتباط با آمریکا بود.
واکنش بین‌المللی دیگری که پس از عملیات خیبر انجام گرفت، تصویب قطعنامه 552 توسط شورای امنیت سازمان ملل بود که در تاریخ اول ژوئن 1984 (11 خرداد 1363) صورت گرفت.
در سطح منطقه، شورای همکاری خلیج فارس دوباره تشکیل جلسه داد. موضوع جلسه اتخاذ استراتژی نظامی و چگونگی پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود. وزیران کشورهای عضو اتحادیه عرب نیز در همین جهت در بغداد جلسه تشکیل دادند و به بررسی جنگ و موضع خود در برابر آن پرداختند.
در سطح داخلی، هواپیماهای بوئینگ 737 فرانسوی که ربوده شده بود به ایران آورده شد و پس از تلاش‌هایی که جمهوری اسلامی ایران برای حل مسالمت‌آمیز ماجرا به عمل آورد، سرانجام هواپیما به وسیله‌ هواپیما ربایان منفجر شد. علاوه بر این، عوامل سازمان منافقین نیز هواپیمای مسافربری 727 ایران را در مسیر بندرعباس - تهران ربوده و به قاهره بردند. آن‌ها در مرحله بعد با همراهی رژیم مصر، هواپیمای ایران را به بغداد منتقل کردند.
از جمله تحولات دیگری که پس از عملیات خیبر روی داد، فشار اقتصادی و تحریم (رسمی) تسلیحاتی ایران توسط کشورهای غربی بود.

** سرداران شهید و فاتحان خیبر با شهادتشان پرچم ولایت را برافراشته نگه داشتند
در نخستین عملیات آبی - خاکی دفاع مقدس خیبر» سرداران بزرگی همچون محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله» و حمید باکری جانشین فرمانده لشکر 31 عاشورا» سردار شهید حمیدرضا گلکار تیپ حبیب ابن مظاهر؛ سردار شهید غلامعلی بذرافکن مسئول واحد مخابرات تیپ 18 جوادالائمه؛ سردار شهید صفر فرمانده گردان حضرت دانیال نبی و سردار شهید مصطفی حلوائی فرمانده گردان شوش به شهادت رسیدند.

صدای آژیر قرمز که معنی و مفهوم آن حمله هوایی حتمی است، هنوز برای بسیاری حال و هوای شب‌های عید دهه شصت را تداعی می‌کند.

حملات موشکی رژیم بعث عراق در 10 اسفند 1366 به شهرهای بی دفاع کشور عزیزمان، ایران.

جای موشک های سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن طهرانی مقدم خالی بود تا پاسخ دندان شکنی به رژیم مزدور بعث عراق می داد.










در عملیات والفجر 8 لشکر امام حسین(ع) تحت فرماندهی او به عنوان یکی از بهترین یگان‌های عمل کننده، لشکر گارد بعثی عراق را به تسلیم واداشت و پیروزی‌های چشمگیری را در منطقه فاو و کارخانه نمک که جزو پیچیده‌ترین مناطق جنگی بود، به دست آورد.

به گزارش

خبرنگار دفاعی امنیتی باشگاه خبرنگاران، شهید حسین خرازی به سال 1336 ه.ش. در یکی از محله‌های مستضعف‌نشین شهر شهیدپرور اصفهان بنام کوی کلم، در خانواده‌ای آگاه، متقی و با ایمان فرزندی متولد شد که او را حسین نامیدند.




از همان آغاز، کودکی باهوش و مودب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد.

از آنجا که والدین او برای تربیت فرزندان اهتمام زیادی داشتند، او را به دبستانی فرستادند که معلمانش افرادی متعهد، پایبند و مراقب امور دینی و اخلاقی بچه‌ها بودند.

علاوه بر آن، اکثر اوقات پس از خاتمه تکالیف مدرسه، به همراه پدر به مسجد محله – معروف به مسجد سید – می‌رفت و به خاطر صدای صاف و پرطنینی که داشت، اذان‌گو و مکبر مسجد شد.

حسین در زمان فراگیری دانش کلاسیک، لحظه‌ای از آموزش مسائل دینی غافل نبود. به تدریج نسبت به امور ی آشنایی بیشتری پیدا کرد و در شرایط فساد و خفقان دوران طاغوت گرایش زیادی به مطالعه جزوه‌ها و کتب اسلامی نشان داد.

در سال 1355 پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازی، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید. طولی نکشید که او را به همراه عده‌ای دیگر بالاجبار به عملیات سرکوبگرانه ظفار (عمان) فرستادند.

حسین از این کار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهی و شعور بالای خود، نماز را در آن سفر تمام می‌خواند. وقتی دوستانش علت را سئوال کردند در جواب گفت: این سفر، سفر معصیت است و باید نماز را کامل خواند.

در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان ها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازی فرار کردند و به خیل عظیم امت اسلامی پیوستند. آنها در این مدت، دائماً در تکاپوی کار انقلاب و تشکل انقلابیون محل بودند.

شهید حاج حسین خرازی از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی، مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای کردستان بود و لحظه‌ای آرام نداشت.

به خاطر روحیه نظامی و استعدادی که در این زمینه داشت، مسؤولیتهایی را در اصفهان پذیرفت و با شروع فعالیت ضدانقلابیون در گنبد، مإموریتی به آن خطه داشت.



دشمن که هر روز در فکر ایجاد توطئه‌ای علیه انقلاب اسلامی بود، غائله کردستان را آفرید و شهید حاج حسین خرازی در اوج درگیریها، زمانی که به کردستان رفت، بعد از رشادتهایی که در زمینه آزاد کردن شهر سنندج (همراه با شهید علی رضاییان فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه) از خود نشان داد، در سمت فرماندهی گردان ضربت که قوی ترین گردان آن زمان محسوب می‌شد، وارد عمل گردید و در آزادسازی شهرهای دیگر کردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش مؤثری را ایفا نمود و با تدابیر نظامی، بیشترین ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد.

شهید خرازی با شروع جنگ تحمیلی بنا به تقاضای همرزمان خود، پس از یک‌سال خدمت صادقانه در کردستان راهی خطه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقیها در جاده آبادان-اهواز در منطقه دار خوین تشکیل شده بود (و بعداً در میان رزمندگان اسلام، به خط شیر» معروف شد) منصوب گشت.

خطی که نه ماه در برابر مزدوران عراقی دفاع جانانه‌ای را انجام داد و دلاورانی قدرتمند را تربیت کرد. این در حالی بود که رزمندگان از نظر تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی شدیداً در مضیقه بودند، اما اخلاص و روح ایمان بچه‌های رزمنده، نه تنها باعث غلبه سختیها و مشکلات بر آنها نشد بلکه هر لحظه آماده شرکت در عملیات و جانفشانی بودند.

در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را که عراقی ها با نصب آن دو پل بر روی رود کارون، آبادان را محاصره کرده بودند، به تصرف درآورد.



شهید خرازی در آزاد سازی بستان بهترین مانور عملیاتی را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس بود که تیپ امام حسین (ع) رسمیت یافت.  

در عملیات فتح المبین دشمن را در جاده عین خوش با همان تدبیر فرماندهی اش حدود 15 کیلومتر دور زد و یگان او در عملیات بیت المقدس جزو اولین لشکرهایی بود که از رود کارون عبور کرد و به جاده اهواز- خرمشهر رسید و در آزاد سازی خرمشهر نیز سهم بسزایی داشت.

از آن پس در عملیات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر 4 و خیبر در سمت فرماندهی لشکر امام حسین(ع)، به همراه رزمندگان دلاور آن لشکر، رشادتهای بسیاری از خود نشان داد.



در عملیات خیبر که توام با صدمات و مشقات زیادی بود دشمن، منطقه را با انواع و اقسام جنگ‌افزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بود، اما شهید خرازی هرگز حاضر به عقب‌نشینی و ترک موضع خود نشد، تا اینکه در این عملیات یک دست او در اثر اصابت ترکش قطع گردید و پیکر زخم خورده او به عقب فرستاده شد.

از بیمارستان یزد همانجایی که بستری بود به منزل تلفن کرد و به پدرش گفت: من مجروح شده‌ام و دستم خراش جزئی برداشته، لازم نیست زحمت بکشید و به یزد بیایید، چون مسئله چندان مهمی نیست همین روزها که مرخص شدم خودم به دیدارتان می‌آیم.



در عملیات والفجر 8 لشکر امام حسین(ع) تحت فرماندهی او به عنوان یکی از بهترین یگان‌های عمل کننده، لشکر گارد بعثی عراق را به تسلیم واداشت و پیروزی‌های چشمگیری را در منطقه فاو و کارخانه نمک که جزو پیچیده‌ترین مناطق جنگی بود، به دست آورد.

در عملیات کربلای 5 در جلسه‌ای با حضور فرماندهان گردانهاو یگانها از آنان بیعت گرفت که تا پای جان ایستادگی کنند و گفت: هرکس عاشق شهادت نیست از همین حالا در عملیات شرکت نکند، زیرا که این یکی از آن عملیات های عاشقانه است و از حساب‌های عادی خارج است.

لشکر او در این عملیات توانست با عبور از خاکریزهای هلالی که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت شکست سختی به عراقیها وارد آورد.

عبور از این نهر بدان جهت برای رزمند گان مهم بود که علاوه بر تثبیت مواضع فتح شده، عامل سقوط یکی از دژهای شرق بصره بود که در کنار هم قرار داشتند.

هدایت نیروهای خط شکن در میان آتش و بی‌اعتنایی او به ترکش‌ها و تیرهای مستقیم دشمن و ایثار و از خودگذشتگی او، راه را برای پیشروی هموار کرد و بالاخره با استعانت از الطاف الهی در آن صبح فتح و پیروزی، حاج حسین با خضوع و خشوع به نماز ایستاد.



شهید خرازی با قرآن و مفاهیم آن مانوس بود و قرآن را با صدای بسیار خوبی قرائت می‌کرد. روزهای عاشورا با پای به همراه برادران رزمنده خود در لشکر امام حسین(ع) در بیابانهای خوزستان به سینه‌زنی و عزاداری می‌پرداخت و مقید بود که شخصاً در این روز زیارت عاشورا بخواند.

او علاوه بر داشتن تدبیر نظامی، شجاعت کم‌نظیری داشت. با همه مشکلات و سختیها، در طول سالیان جنگ و جهاد از خود ضعفی نشان نداد. قاطعیت و صلابتش برای همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهی خاصی برخوردار بود.

حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به مصرف بیت‌المال داشت، همیشه نیروها را به پرهیز از اسراف سفارش می‌کرد و می‌گفت: وسایل و امکاناتی را که مردم مستضعف دراین دوران سخت زندگی جنگی تهیه می‌کنند و به جبهه می‌فرستند بیهوده هدر ندهید، آنچه می‌گفت عامل بود، به همین جهت گفتارش به دل می‌نشست.

حاج حسین معتقد به نظم و ترتیب در امور و رعایت انضباط نظامی بود و از اهتمام به آموزش نظامی برادران و تربیت کادرهای کارآمد غافل نبود.

نیمه‌های شب اغلب از آسایشگاهها و محلهای استقرار نیروی لشکر سرکشی نموده و حتی نحوه خوابیدن آنها را کنترل می‌کرد. گاه، اگر پتوی کسی کنار رفته بود با آرامش تمام آن را بر روی او می‌کشید.

او به وضع تدارکات رزمندگان به صورت جدی رسیدگی می‌کرد.



شهید خرازی یک عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترک نمی‌شد.

او معتقد بود: هرچه می‌کشین و هرچه که به سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.

دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد که: سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.

دائماً به فرماندهان رده‌های تابعه سفارش می‌کرد که در امور مذهبی برادران دقت کنند.



همیشه لباس بسیجی بر تن داشت و در مقابل بسیجی‌ها، خاکی و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگی و بی‌پیرایگی از ویژگیهای او بود.

نحوه شهادت شهید خرازی

او با آنکه یک دست بیشتر نداشت ولی با جنب و جوش و تلاش فوق‌العاده‌اش هیچ‌گاه احساس کمبود نمی‌کرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی می‌نمود.

در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمی‌شد به پشت جبهه انتقال یابد.

در عملیات کربلای 5 ، زمانی مه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، خود پییگیر جدی این کار شد، که در همان حال خمپاره ای در نزدیکی اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه 1365 در جوار قرب الهی ماوا گزید.



سردار دلاوری که همواره در عملیات ها پیشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسایی می‌رفت. در هر شرایطی تصمیمش برای خدا و در جهت رضای حق بود.

او یار حسین زمان، عاشق جبهه و جبهه‌ای‌ها بود و وقتی به خط مقدم می‌رسید گویی جان دوباره‌ای می‌یافت؛ شاد می‌شد و چهره‌اش آثار این نشاط را نمایان می‌ساخت.

شهید خرازی پرورش یافته مکتب حسین(ع) و الگوی وفاداری به اصول و ایستادگی بر سر ارزشها و آرمانها بود. جان شیفته‌اش آنچنان از زلال مکتب حیا‌ت‌بخش اسلام و زمزمه خلوص، سیراب شده بود که کمترین شائبه ت‌بازی و جاه‌طلبی به دورترین زاویه ذهنش راه نمی‌یافت.

این شهید سرافراز اسلام با علو طبع و همت والایی که داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگرایید و شکوفه‌های سفید نهال وجودش را آفت نفس، تیره نگردانید. در لباس سبز سپاه و میقات مسجد، مُحرِم شد، در عرفات جبهه وقوف کرد و در منای شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان آفرین تسلیم نمود.



رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد این شهید بزرگوار می‌فرمایند:

او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیره‌ای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانه‌روزی برای خدا و نبرد بی‌امان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست.


عملیات کربلای 7

نقشه عملیات کربلا 7


شناسنامه عملیات : 

نام عملیات

عملیات کربلا 7

رمز عملیات

یا مولای متقیان (ع)

منطقه عملیات

ارتفاع گرده مند

زمان عملیات

1365/12/13 تا 1365/12/18

هدف

تصرف ارتفاعات 2519

نوع عملیات

 

فرماندهی عملیات

ارتش

سازمان عملیات

ارتش

استعداد نیروهای درگیر خودی

9 گردان پیاده از لشکر 64 ارومیه

استعداد نیروهای درگیر دشمن

26 گردان پیاده، 2 گردان زرهی، 1 گردان کماندو

نتایج عملیات

آزادسازی ارتفاع گرده مند (2519)

تلفات دشمن

حدود 3000 کشته  یا زخمی و 272 اسیر

خسارات دشمن

انهدام 10دستگاه تانک و نفربر، 50 دستگاه خودرو

غنائم

8 دستگاه تانک و نفربر

 
منبع: کتاب

آذربایجان غربی در جنگ با ضد انقلاب و دفاع مقدس

 
شرح مختصر نبرد : 

رمز "یا مولای متقیان (ع)

تاریخ:1365/12/13تا1365/12/17

ارتفاع گرده کوه(2435متر)از منطقه عملیات والفجر 2(حاج عمران) که در راهبرد دفاع متحرک عراق سقوط کرده بود. در عملیات کربلای 2 به تصرف یگان های سپاه درآمد اما ارتفاع گرده مند(2519متر)در کنترل ارتش عراق باقی ماند. نیروی زمینی ارتش ایران تصمیم گرفت با اجرای عملیات کربلای 7 این ارتفاع را تصرف کند.

 عملیات کربلای7  درتاریخ 13 اسفند 1365 اجرا شد و به مدت 5 روز ادامه یافت، لشکر 64 ارومیه موفق شد به اهداف تعیین شده دست یابد .دراین عملیات 3000 نفر از نیروهای عراقی کشته یا زخمی کند و 272 نفر را هم به اسارت در آورد.

منبع: اطلس راهنما-12 آذربایجان غربی در جنگ با ضد انقلاب و دفاع مقدس صفحه 182

جبهه نبرد: 
پیرانشهر

شهید محمدابراهیم همت در

دوازدهم فروردین‌ماه ۱۳۳۴ در شهرستان

شهرضا به دنیا آمد. پدرش علی اکبر نام داشت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و سپس وارد دانش‌سرای

اصفهان شد. فرمانده

لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) بود.

هفدهم اسفندماه ۱۳۶۲، در

جزیره مجنون بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.

زندگی‌نامه

روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده روز ی مستضعف ومتدین به دنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عزم کربلایمعلیّ و زیارت قبرسالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر باتنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهیدمید. محمد ابراهیم درسایه محبت های پدر ومادر پاکدامن، وارسته ومهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. دردوران تحصیلش از هوش واستعداد فو ق العاده ای برخوردار بود و باموفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت. هنگامفراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستانی با کار وتلاش فراوانمخارج شخصی خود را برایتحصیل به دست می آورد و از این راه بهخانواده زحمتکش خود کمک قابل توجه ای می کرد. او با شور، نشاط،مهر، محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفا وصمیمیت دیگری می بخشید. پدرش از دوران کودکی او چنین میگوید: هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه برمی گشتم، دیدنفرزندم تمامی خستگی ها و مرارت ها را از وجودم پاک می کرد و اگرشبی او را نمی دیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. » اشتیاق محمدابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می شد که از مادرش با اصراربخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. اینعلاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتابآسمانی قرآن را کاملا فرا گیرد و برخی از سوره های کوچک را نیز حفظکند.

دوران سربازی

در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس ازاخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیلپرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفته به گفتهخودش تلخ ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بود در لشکرتوپخانه اصفهان مسؤولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود. ماهمبارک رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفکر خودبهدیگر سربازان پیام فرستاد که آنها هم اگر سعی کنند تمام روزهایرمضان را روزه بگیرند، می توانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند ناجی، فرمانده لشکر، وقتی که از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگیبدون استثنا آب بنوشند و روزه خود را باطل کنند. پس از این جریانابراهیم گفته بود: اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می کردندبرایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدابی خبران فرمان می دهند تا حرمت مقدس ترین فریضه دینمان رابشکنیم و تکلیف الهی را زیرپا بگذاریم » اماّ این دوسال برای شخصیچون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدتتوانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهیآشنا شود و به تعدادی از کتب ممنوعه )از نظر ساواک( دست یابد.مطالعه آن کتا بها که مخفیانه و توسط برخی از دوستان،برایش فراهممی شد تأثیر عمیق و سازنده ای در روح و جان محمدابراهیم گذاشت وبه روشنایی اندیشه و انتخاب راهش کمک شایانی کرد. مطالعه همانکتاب ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد که ابراهیمفعالیت های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز کند و به روشنگری مردمو افشای چهره طاغوت بپردازد.

دوران معلمی

پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی رابرگزید. در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز وبوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از ونمتعهد و انقلابی ارتباط پیدا کرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیتحضرت امام )ره( بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعیمی کرد تا در محیط مدرسه و کلاس درس، دانش آموزان را با معارفاسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام )ره( و یارانش آشنا کند. اودر تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه و کسب بینش وآگاهی سعی وافری داشت و همین امور سبب شد که چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود. لیکن روح بزرگ و بی باک او به همه آناخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندک تزلی پی میگرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه ای غفلت نمی ورزید. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا رابرعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و بطور مستمر برای گرفتنرهنمود، ملاقات با ون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت وآمدمیکرد. سخنرانی های پرشور و آتشین او علیه رژیم که بدون مصلحتاندیشی انجام میشد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، بهگونه ای که او شهر به شهر می گشت تا از دستگیری در امان باشد.نخست به شهر فیروزآباد رفت و مدتی در آنجا دست به تبلیغ و ارشادمردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت. موقعی که درصدد دستگیریوی برآمدند به دوگنبدان عزیمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آنجاسکنی گزید. در ایندوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیمستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عکس العمل نشان می دادند و ابراهیماحساس کرد که برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد. بعد از بازگشت به شهر خود در دعوت مردم به خیابان ها و انجام تظاهرات علیه رژیم، فعالیت و کوشش خود را افزایش داد تا اینکه دریکی از راهپیمایی های پرشورمردمی، قطعنامه مهمی که یکی از بنده ای آن انحلال ساواک بود، توسط شهید همت قرائت شد. به دنبال آنفرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشکرمعدوم ناجی ، صادر گردید. مأموران رژیم در هرفرصتی در پی آن بودندکه این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییرلباس وقیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال می کرد تا اینکه انقلاباسلامی به رهبری حضرت امام خمینی)ره(، به پیروزی رسید.

فعالیت های پس از پیروزی انقلاب

پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم ودفاع از شهر و راه اندازی کمیتهانقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله کسانی بود کهسپاه شهرضا را با کمک دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانشتشکیل داد. درایت و نفوذ خانوادگی که درشهر داشتند مکانی را بهعنوان مقر سپاه در اختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح ازشهربانی شهر به آنجا منتقل کردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج ونیازمند یها را رفع کردند. به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه درآمدند. هنگامی کهمجموعه سپاه سازمان پیدا کرد، او مسؤولیت روابط عمومی سپاه را بهعهده داشت. به همت این شهید بزرگوار و فعالیت های شبانه روزیبرادران پاسدار در سال 58 ، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا که به آزارواذیت مردم می پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویلداده شدند و شهر از لوث وجود افرادشرور و قاچاقچی پاکسازیگردید. از کارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیت هایفرهنگی، تبلیغی منطقه بود که در آگاه ساختن جوانان و ایجاد شورانقلابی تأثیر بسزایی داشت. اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیلتجربیات گرا نبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس بهبندر چابهار و کنارک )در استان سیستان و بلوچستان( عزیمت کرد و بهفعالیت های گسترده فرهنگی پرداخت.

نقش شهید در کردستان و مقابله با ضدانقلاب

شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه کردستان که بخش هایی ازآن در چنگال گروهک های مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشانبا توکل به خدا و عزمی راسخ مبارزه بی امان و همهجانبه ای را علیهعوامل استکبار جهانی و گروهک های خودفروخته در کردستان شروعکرد و هر روز عرصه را برآنها تنگ تر نمود. از طرفی در جهت جذبمردم محروم کُرد و رفع مشکلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برایمقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تاجایی که هنگام ترک آنجا، مردم منطقه گریه می کردند و حتی تحصننموده و نمی خواستند ازاین بزرگوار جدا شوند. رشادت های او دربرخورد با گروهک های یاغی قابل تحسین وستایشاست. براساس آماری که از یادداشت های آن شهید به دست آمدهاست، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا د یماه 60 )بافرمانده ای مدبرانهاو( عملیات موفق در خصوص پاکسازی روستاها از وجود اشرار،آزادسازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است.

شهید همت و دفاع مقدس

پس از شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم م عراق، شهید همت بهصحنه کارزار وارد شد و درطی سالیان حضور در جبهه های نبرد،خدمات شایان توجهی برجای گذاشت و افتخارها آفرید. او و سرداررشید اسلام، حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی محترم کلسپاه مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمدرسللولالله )صلیّ الله علیه و آله و سلمّ( را تشکیل دهند. در عملیات سراسریفتح المبین، مسؤولیت قسمتی از کل عملیات به عهده این سردار دلاوربود. موفقیت عملیات درمنطقه کوهستانیشللاوریه » مرهون ایثار وتلاش این سردار بزرگ و همرزمان اوست. شهید همت در عملیات پیروزمند الی بیت المقدس در سمت معاونتتیپ محمدرسول الله )صلیّ الله علیه و آله و سلّم( فعالیت و تلاشتحسین برانگیزی را در شکستن محاصره جاده شلمچه خرمشهر انجامدادو به حق می توان گفت که او یگان تحت امرش سهم بسزایی درفتح خرمشهر داشته اند و با اینکه منطقه عملیاتی دشت بود، شهیدحاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبیفرماندهیکرد. در سال 1361 با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوبلبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان ومظلوم لبنان که موردهجوم ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود راهی آن دیار شدو پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت و درمحورجنگ وجهاد قرارگرفت. با شروع عملیات رمضان در تاریخ 23 / 4/ 1361 درمنطقه شرق بصره» فرماندهی تیپ 27 محمد رسول الله )صلیّ الله علیه و آله و سلمّ ( رابرعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش درسمت فرماندهی انجام وظیفه نمود. پس از آن در عملیات مسلم ابنعقیل و محرم که او فرمانده قرارگاه ظفر بود سلحشورانه با دشمن زبونجنگید. در عملیات والفجر مقدماتی بود که شهیدحاج همت،مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل لشکر 27 حضرت محمد رسولالله )صلیّ الله علیه و آله و سلمّ (، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ10 سیدالشهدا )علیه السلام ( بود، برعهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشللکر 27 تحت فرماندهی ایشان درعملیات والفجر 4 و تصرف ارتفاعات کان یمانگا در آن مقاطع از خاطرهها محو نمی شود. صلابت،اقتدار و استقامت فراموش نشدنی اینشهید والامقام و رزمندگان لشکر محمدرسللول الله )صلیّ الله علیه و آلهو سلّم ( در جریان عملیات خیبر درمنطقه طلائیه و تصرف جزایرمجنونو حفظ آن با وجود پاتک های شدید دشمن، از افتخارات تاریخ جنگمحسوب می گردد. مقاومت و پایداری آنان در این جزایر به قدری تحسین برانگیز بود کهحتی فرمانده سپاه سوم عراق در یکی از اظهاراتش گفته بود: ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمبارانشدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی خاکستر چیز دیگری باقینیست! » اما شهید همت بدون هراس و ترس از دشمن و با وجود بیخوابی های مکرر همچنان به ادای تکلیف و اجرای فرمان حضرت امامخمینی)ره( مبنی برحفظ جزایر می اندیشید و خطاب به برادران بسیجیمی گفت:  برادران، امروز مسأله ما، مسأله اسلام و حفظ و حراست ازحریم قرآن است. بدون تردید یا همه باید پرچم سرخ عاشورایی حسین)علیه السلام( را به دوش کشیم و قداست مکتبمان، مملکت وناموسمان را پاسداری و حراست کنیم و با گوشت و خون به حفظجزیره، همت نمائیم، یااینکه پرچم ذلت و تسلیم را درمقابل دشمنانخدا بالا ببریم و این ننگ و بدبختی را به دامن مطهر اعتقادمان رواداریم، که اطمینان دارم شما طالبان حریت و شرف هستید، نه ننگ وبدنامی».

ویژگی های برجسته شهید

او عارفی وارسته، ایثارگری سلحشور و اسوه ای برای دیگران بود که جزخدا به چیز دیگری نمی اندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی وکسب رضای خدا و حضرت احدیت، شب و روز تلاش می کرد و سختترین و مشکل ترین مسؤولیت های نظامی را با کمال خوشرویی واشتیاق و آرامش خاطر می پذیرفت. او بسان شمع می سوخت و چونانچشم هساران درحال جوشش بود و یک آن از تحرک باز نمی ایستاد.روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباسخود را به دیگران می بخشید و با همان کم، قانع بود و درپاسخ کسانیکه می پرسیدند چرا لباس خود را که به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟می گفت: من پنج سال است که یک اورکت دارم و هنوز قابل استفادهاست» او فرمانده ی مدیرو مدبرّ بود. قدرت عجیبی درمدیریتداشت. آن هم یک مدیریت سالم در اداره کارها و نیروها. با وجود آنکهبه مسائل عاطفی و نیز اصول مدیریت احترام می گذاشت و عمل میکرد، درعین حال هنگام فرماندهی قاطع بود. او نیروهای تحت امر خودرا خوب توجیه می کرد و نظارت و پیگیری خوبی نیز داشت. کسی راکه در انجام دستورات کوتاهی می نمود بازخواست می کرد و کسیراکه خوب عمل می کرد تشویق می نمود. بینش ی بعُد دیگری از شخصیت والای او به شمار می رفت. بهمسائل لبنان و فلسطین وسایر کشورهای اسلامی بسیار می اندیشید وآنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود که گویی سالیان درازی در آن سامان بادشمنان خدا و رسول )ص( درستیز بوده است. او با وجود مشغله فراواناز مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل ی روز شناخت وسیعیداشت. از ویژگی های اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او بابسیحیان جان برکف بود. به بسیجیان عشق می ورزید و همواره درسخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی می کرد. منخاک پای بسیجی ها هم نمی شوم. ای کاش من یک بسیجی بودم و درسنگر نبرد از آنان جدا نمی شدم». وقتی درسنگرهای نبرد، غذای گرم برای شهید همت می آوردند سؤالمی کرد: آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرهاهمین غذا را می خورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمیشد دست به غذا نمیزد. شهیدهمت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امرتأکید و توصیه داشت. او که از روحیه ایثار واستقامت کم نظیریبرخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقی اش در واقع معلمی نمونه وسرمشقی خوب برای پاسداران و بسیجیان بود و خود به آنچه می گفت،عمل می کرد. عشق وعلاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه میگرفت. برای شهید همت مطرح نبود که چکاره است، فرمانده است یانه. همت یک رزمنده بود، همت هم مرد جنگ بود و هم معلمیوارسته.

نحوه شهادت

شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود: بایدمقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمنشد. یا همه اینجا شهید میشویم ویا جزیره مجنون را نگه می داریم».رزمندگان لشکر نیز با تمام توان دربرابر دشمن مردانه ایستادگی کردند.حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیک بررسی کند،کهگلوله توپ در نزدیکی اش اصابت می کند و این سردار دلاور به همراهمعاونش، شهید اکبر زجاجی، در 17 اسفند سال 1362 در عملیات خیبردعوت حق را لبیک گفته و به لقاء خداوند شتافتند

[۱]

Photo 2018-11-30 12-18-02.jpg

وصیت نامه

وصیت نامه اول

به تاریخ ۵۹/۱۰/۱۹ شمسی ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیت نامه می‌نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می‌کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسان‌ها را به تباهی می‌کشد و حکومت‌های طاغوت مکمل‌های این جهل‌اند و شاید قرن‌ها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح {اسلام} در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسان‌های سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از {اسلام} ندارند و نمی‌دانند برای چه زندگی می‌کنند و چه هدفی دارند و اصلاً چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می‌آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و {اسلام }را و خود را دریابید نظیر انقلاب {اسلامی }ما در هیچ کجا پیدا نمی‌شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی . ای کاش ملت‌های تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می‌آمدند و آن‌ها نیز پوزه استکبار را بر خاک می‌مالیدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می‌کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان‌ها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می‌شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده‌اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلماً مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده‌اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می‌دارم شهادت در قاموس اسلام کاری‌ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و الحاد می‌زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده‌ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست این‌ها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلاً از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک) . و السلام؛ محمد ابراهیم همت. 


وصیت نامه دوم

به نام خدا

نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم. سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت. مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم!

درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می‌دانید که من چقدر به شهیدان عشق می‌ورزیدم غنچه‌هایی که(کبوترانی که)همیشه در حال پرواز به‌سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه‌هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیکی با خدای چرا که ان الله اشتری من المومنین». من نیز در پوست خود نمی‌گنجم.گمشده‌ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می‌بینم و می‌خواهم از قفس به درآیم.سیم‌های خاردار مانع‌اند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می‌دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن) در طول جنگ برادرانی که در عملیات شهید می‌شدند از قبل سیمایشان و نورانی می‌شد و هر بی طرفی احساس می‌کرد که نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است. عزیزانم!این بار دوم است که وصیت نامه می‌نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است که هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده‌ام و آلوده‌ام. از شروع انقلاب در این راه افتادم و پس از پیروزی انقلاب نیز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه یافتم ابتدا در گیری با ضد انقلاب و خوانین در منطقه شهرضا (قمشه)و سمیرم سپس شرکت در خوزستان و جریان کروهک ها در خرمشهر پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و کنارک)و بعداً حرکت به طرف کردستان دقیقاً دو سال در کردستان هستم .مثل این است که دیگر جنگ با من عجین شده است. خداوند تا کنون لطف زیادی به این سراپا گنه کرده و توفیق مبارزه در راهش را نصیبم کرده است.اکنون من می‌روم با دنیایی انتظار انتظار وصال و رسیدن به معشوق.ای عزیزان من توجه کنید: ۱-اگر خداوند فرزندی نصیبم کرد با اینکه نتوانستم در طول دورانی که همسر انتخاب کردم حتی یک هفته خانه باشم دلم می‌خواهد او را علی وار تربیت کنید. همسرم انسان فوق العاده ایست او صبور است و به زینب عشق می‌ورزد او از تربیت کردن صحیح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پیدا کرده است .اگر پسر به دنیا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد اسم او را مریم بگذارید. چون همسرم از این اسم خوشش می‌آید. ۲-امام مظهر صفا پاکی و خلوص و دریایی از معرفت است .فرامین او را مو به مو اجرا کنید تا خداوند از شما راضی باشدزیرا او ولی فقیه است و در نزد خدا ارزش والایی دارد. ۳-هر چه پول دارم اول بدهی مکه مرا به پیگیری سپاه تهران (ستاد مرکزی) بدهید و بقیه را همسرم هر طور خواست خرج کند. ۴-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل نماید و در این تلاش پیگیر مسلماً نصر خدا شامل حال مؤمنین است. ۵-از مادر و همه فامیل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی کنند راضی نیستم.مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید.

حقیر حاج همت

خاطرات

شروع زندگی

روی پشت بام خانه یکی از برادرهای بسیجی،اتاقی بود که آن را مرغدانی کرده بود ولی بعلت بمباران استفاده نمی شد. کف آن مرغدانی را آب انداختم و با چاقو زمینش را تراشیدم . حاجی هم یک ملحفه سفید آورد با پونز زدیم که بشود دو تا اتاق . بعد هم با پول تو جیبی ام کمی خرت و پرت خریدم؛دو تا بشقاب،دو تا قاشق،دو تا کاسه و یک پتو هم از پتوهای سپاه آوردیم . یادم هست حتی چراغ خوراک پزی نداشتیم؛یعنی نتوانستیم بخریم و آن مدت اصلا غذای پختنی نخوردیم.این شروع زندگی ما بود. منبع :نیمه پنهان ماه2،ص24

به شرط ترک سیگار

همان روز خواستگاری یا زمان خواندن خطبه عقد بود که مادرم گفت: قول می دهد سیگار هم نکشد. خانمش هم گفت: مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد؛ سیگار کشیدن دور از شأن شماست! وقتی برگشتیم خانه، رفت جیب هایش را گشت؛ سیگارهایش را درآورد، له شان کرد و برد ریخت توی سطل. گفت: تمام شد. بعد از حدود 14سال سیگاری بودن، دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند.» همین هم شد. خانمش می گفت: یکی دو سال از ازدواجمون می گذشت، رفتم پیشش گفتم: این بچه گوشش درد می کنه؛ این سیگار را بگیر یک پک بزن، دودش را فوت کن توی گوشش. گفت: نمی تونم. قول دادم دیگه سیگار نکشم.» گفتم: بچه داره درد میککشه! گفت: ببر بده همسایه بکشه و توی گوشش فوت کنه. دیگه هم به من نگو.»

شهید محمد ابراهیم همت به مجنون گفتم زنده بمان، ص202 و 203

شهید محمد ابراهیم همت

متوجه ماه هم باشین!

چشم از آسمان نمی‌گرفت. یک ریز اشک می‌ریخت. طاقتم طاق شد. چی شده حاجی؟ جواب نداد. خط نگاهش را گرفتم. اول نفهمیدم،‌ ولی بعد چرا. آسمان داشت بچه‌ها را همراهی می‌کرد. وقتی می‌رسیدند به دشت،‌ ماه می‌رفت پشت ابرها. وقتی می‌خواستند از رودخانه رد شوند و نور می‌خواستند،‌ بیرون می‌آمد. پشت بی‌سیم گفت متوجه ماه هم باشین» پنج دقیقه ی بعد،‌صدای گریه‌ی فرمان‌ده‌ها از پشت بی‌سیم می‌آمد.

سایت آوینی

جاروب دل

به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه را آب و جارو می کرد. کار هر روز صبحش بود. ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم. این جوری بدی های درونم هم جارو می شن.»


عملیات بدر به روایت تصویر




سرلشکر پاسدار شهید مهدی باکری، فرمانده دلاور لشکر 31 عاشورا که در عملیات بدر به فیض شهادت رسید.


سال 1363 ـ‌ بزرگراه سیدالشهدا(ع)،‌ به همراه تعدادی از رزمندگان


سال 1363 ـ‌ عملیات بدر،‌ پل خیبری، از راست:‌ یوسف سجودی، خودم، علی خداداد و علی‌نسب


شهید عادل دادخواه، جانشین گردان امام حسین(ع)، که در سال 1363 و در عملیات بدر آسمانی شد







عملیات بدر

بعد از عملیات خیبر، دشمن علاوه بر سازماندهی سپاه های اول، دوم، سوم و چهارم، اقدام به تشکیل فرماندهی شرق دجله و رده های مواضع پدافندی در سراسر منطقه جنوب کرد و در مسیر آب راه ها و در داخل نیزارها کمین هایی قرار داد تا در صورت هجوم نیروهای ایرانی، نقش هشدار دهنده و تاخیری داشته باشند و از نزدیکی نیروهای شناسایی به خط دشمن نیز ممانعت به عمل آورد و به منظور زیر نظر داشتن هرگونه تحرک و داشتن دید کلی بر هور و اطراف آن دکل های متعددی را نصب کرد. گذشته از کمین و نصب دکل ها، در آب راه ها موانع قابل ملاحظه ای ایجاد کرد که گذشتن از آن ها بسیار سخت و بلکه غیر ممکن می نمود. بعد از این موانع، سیل بندی هم مشرف بر آب به عرض 12 متر و ارتفاع 2 متر احداث کرده و بر روی آن سنگرهای متعددی تعبیه، که از سه جهت، دارای دید کافی بر روی آب بود.

در حالی که دستیابی به یک جناح از دشمن در شمال بصره و قطع جاده مهم بصره – العماره، که می توانست منطقه مانور مناسبی را برای عملیات های آینده به سمت بصره و یا العماره باز نموده و دروازه جدیدی را برای ورود به مناطق خشکی جدید بگشاید، هم چنان به عنوان یک هدف مهم تلقی می شد؛ عواملی هم چون تجربیات به دست آمده از عملیات خیبر در خصوص اامات پشتیبانی و تاکتیکی و عملیات آبی و خاکی، جبران بسیاری از نواقص و کمبودهای مهندسی موجود در عملیات مذکور، در اختیار داشتن جزایر مجنون به عنوان مناطق واسط و سرپل که امکان تمرکز نیروها و انتقال تجهیزات به جلو را تسهیل می نمود، موجب شدند منطقه غرب هورالهویزه مجدداً برای انجام عملیات بزرگ بعدی انتخاب گردد.

badr.jpg

اهداف عملیات

دستیابی و تسلط بر جاده العماره – بصره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله – که استان های ناصریه، بصره و العماره را احاطه کرده است – و هم چنین تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود.

هم چنین تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود. هم چنین، پاکسازی پاسگاه های ترابه، بلال، ابولیله و نیز روستاهای البیضه، الصخره، پَد خندق و انهدام پل های العزیر، خندق و . در حد شمالی منطقه عملیات؛ و پاکسازی روستاها و انهدام پل هایی همچون جوبیر و . در حد جنوبی منطقه در دستور عملیات بود.

منطقه عملیات

منطقه عملیات در غرب هورالهویزه واقع است که از شمال به ترابه و زجیه و از جنوب به القرنه و کانال سوئیب محدود می گردد. این منطقه دارای دو نوع طبیعت متفاوت است: یک خشکی در قسمت غربی که حداقل عرض آن 2 کیلومتر در زجیه و حداکثر عرض آن 8 تا 9 کیلومتر در عزیر و الهاله می باشد و 2 هور بزرگ (هورالهویزه در شرق و هورالحمار در غرب) این خشکی را احاطه نموده اند.

طول منطقه عملیات از ترابه تا الهویدی حدود 50 کیلومتر می باشد. زمین آن از جنس خاک رس نمکی و به حالت گرد است. در نزدیکی سیل بندهای هور نیز با نشست آب، منطقه حالت باتلاقی به خود می گیرد.

هم چنین، منطقه مذکور توسط رودخانه دجله به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می شود که 4/3 خشکی منطقه در شرق رودخانه واقع است. جاده حساس و مهم بغداد – بصره نیز در غرب رودخانه واقع است.

وسعت کل منطقه عملیات اعم از خشکی و هور 1000 کیلومتر مربع می باشد که 250 کیلومتر مربع آن خشکی و مابقی آن هور می باشد، دراین منطقه یکی از بزرگ ترین ذخایر نفت عراق موجود می باشد که دولت عراق مشغول بررسی و نقشه برداری آن شده بود.

استعداد دشمن

از منطقه قلعه صالح تا نهر سوئیب تحت فرماندهی نیروهای شرق دجله بود. استعداد و نحوه گسترش یگان های دشمن به صورت زیر بود:

الف – فرماندهی دفاع الاهوار؛ از قلعه صالح تا الکساره:

دو گردان کماندویی یوسف و عبدالله از لشکر 10.

تیپ 2 کماندویی سپاه چهارم .

ب – لشکر 35 پیاده؛ از منطقه الکساره تا نهر روطه.

تیپ 429 پیاده با پیاده با 3 گردان .

تیپ 94 پیاده با 3 گردان.

قاطع القادسیه، خالد، الصنادیه، صدام، دینار الثانی.

دو گردان کماندویی الفیحا و محمد قاسم از لشکر 5 مکانیزه.

نیروهای کماندو الشیبانی.

4 گردان تانک .

5 گردان توپخانه.

ج- فرماندهی نیروهای دفاع از بصره، از نهر روطه تا نهر سوئیب :

تیپ 93 پیاده با 3 گردان.

تیپ 703 پیاده با 3 گردان.

قاطع الشهید .

یک گردان تانک.

یک گردان توپخانه.

د- لشکر 31 پیاده ، از نهر سوئیب تاپاسگاه طلائیه:

تیپ 118 پیاده.

تیپ 49 پیاده.

تیپ 605 پیاده.

سه گردان توپخانه.

نیروهایی که دشمن حین عملیات برای پاتک وارد منطقه کرد نیز عبارت بودند از:

لشکر 10 زرهی با تیپ های 17 و 42 زرهی و 24 مکانیزه.

لشکر گارد ریاست جمهوری با تیپ های 1 مکانیزه، 2 زرهی، 3 نیروی مخصوص و 4 زرهی.

لشکر 4 پیاده کوهستانی با تیپ های 5، 18 و 29 پیاده.

لشکر 6 زرهی با تیپ های 16 و 30 زرهی و 25 مکانیزه.

لشکر 1 مکانیزه با تیپ های 27 مکانیزه، 34 زرهی و 51 مختلط.

لشکر 5 مکانیزه با تیپ های 20 و 15 مکانیزه.

تیپ های 65، 66 و 68 نیروی مخصوص.

تیپ 10 زرهی.

قوای خودی

نیروهای عمل کننده در منطقه تحت پوشش سه قرارگاه عملیاتی و با فرماندهی مرکزی قرارگاه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم به شرح زیر تشکیل گردیده بود:

قرارگاه نجف تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر 25 کربلا.

لشکر 14 امام حسین علیه السلام.

لشکر 5 نصر.

لشکر 7 ولی عصر (عج).

تیپ 15 امام حسن علیه السلام.

تیپ 18 الغدیر.

تیپ 21 امام رضا علیه السلام.

گردان های ویژه شهید صدر.

گروه 22 توپخانه (2 گردان).

گروه 40 توپخانه رسالت (1 آتشبار).

لشکر 77 پیاده ارتش.

محدوده عملیاتی قرارگاه نجف: از منطقه ترابه تا آب راه نینوا .

قرارگاه کربلا تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاءصلی الله علیه و آله وسلم هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر 17 علی ابن ابی طالب علیه السلام.

لشکر 31 عاشورا.

لشکر 8 نجف اشرف.

لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم.

تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم علیه السلام.

لشکر 21 پیاده ارتش با 9 گردان پیاده، 2 گردان مکانیزه و 3 گردان تانک.

لشکر 28 پیاده ارتش.

گردان های 327، 350، 347، القارعه، 397، 372، 364 و 343 توپخانه.

محدود عملیاتی قرارگاه کربلا: از جنوب خط حد قرارگاه نجف تا شمال پَد الهویدی

قرارگاه نوح تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر 41 ثارا. .

تیپ احمد ابن موسی.

محدوده عملیاتی قرارگاه نوح: از پد الهویدی تا کانال سوئیب.

هم چنین، دو قرارگاه ظفر 1 و 2 تحت نظر قرارگاه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم برای قرارگاه های نجف و کربلا منظور شده بود:

الف – قرارگاه ظفر 1

از سپاه، تیپ ویژه شهدا

از ارتش، تیپ 1 از لشکر 23 نوهد

ب – قرارگاه ظفر 2

از سپاه، تیپ مستقل 33 المهدی (عج)

از ارتش، تیپ مستقل 55 هوابرد (4)

در مجموع، نیروهای عمل کننده سپاه عبارت بودند از: 345/31 بسیج، 964/13وظیفه و 17010 پاسدار.

طرح عملیات

برای انجام عملیات، منطقه مورد نظر به دو محور شمالی و جنوبی تقسیم شد. محور شمالی به قرارگاه نجف، و محور جنوبی به قرارگاه کربلا واگذار شد.

قرارگاه نجف از شمال البیضه تا امتداد آب راه جمل، و قرارگاه کربلا از شمال، مقابل آب راه جمل و روستای نخیره در شرق دجله؛ و از جنوب، منطقه القرنه (خط الهاله) وارد عمل می شدند. قرارگاه نوح علیه السلام نیز ماموریت داشت ضمن تصرف پدافندی و گسترش در آن محور، به سوی پل زردان پیشروی کند و سپس کانال سوئیب را شکافته و آب را به سمت بصره جاری نماید.

هم چنین به دو قرارگاه فرعی ظفر و نجف 2 ماموریت های جداگانه ای به صورت احتیاط و نیز انجام عملیات فریب واگذار شد. به این ترتیب که قرارگاه ظفر می باید آماده می شد تا در صورت امکان به طریق هلی برد از العزیز به طرف شمال – در غرب روخانه دجله – حرکت کند. نجف 2 نیز ماموریت اجرای آتش روی جاده العماره – بصره و شمال پل العزیر به عهده داشت.

شرح عملیات

عملیات در ساعت 23 روز 20/12/1363 با اسم رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله و قاتلوهم حتی لات فتنه، یا فاطمه اهرا، یا فاطمه اهرا، یا فاطمه اهراسلام‌الله‌علیه آغاز گردید و در همان ساعات اولیه، تمامی خطوط و استحکامات دشمن به سرعت در هم کوبیده شد.

در منطقه قرارگاه کربلا، لشکرهای 8 و 31 به سرعت خود رابه خط دوم دشمن رسانده و در ساعت 2 بامداد پس از پاکسازی این خط که دارای تعدادی مین پراکنده نیز بود، به سمت دجله حرکت نمودند. تیپ 44 نیز پس از شکستن خط اول، سریعا یک گردان 110 نفری انفجار را به همراه مواد لازم از روی جاده خاکی جوبیر به سمت پل فرستاد و در ساعت 02:30 اعلام کرد که پل بتونی جوبیر را از دوطرف منهدم نموده است.

در منطقه قرارگاه نجف، به علت وجود چند کمین در فاصله زیادی از خطوط اول دشمن، موج دوم نیروها که می بایست از آبراه های اصلی حرکت کنند با این کمین ها درگیر و در نتیجه متوقف شدند و تا ساعاتی بعد مشغول پاکسازی منطقه گردیدند.

یکی از یگان های قرارگاه نوح نیز در قسمت پَد الهویدی و سیل بند اول دشمن به سیم های خاردار و موانع دشمن برخورد کرد و سپس با تعویض محور و حل مشکلات در ساعت 3 بامداد خط اول را شکسته و پاکسازی پَد الهویدی را تا ساعت 03:20 به پایان رساند و سپس به سمت داخل پیشروی کرد.

در آغاز روشنایی صبح (ساعت 6) قرارگاه نجف پاکسازی خط اول خود را به جز البیضه به اتمام رساند در حالی که واحدهایی از لشکرهای 7، 5 و 14 روی خط دوم درگیر بودند. در این میان، نیروهای لشکر 25 به علت طولانی بودن مسیر خود تا صبح به هدف نرسیده و به عقب بازگشتند. منطقه ترابه نیز به طور کامل پاکسازی گردید.

پس از الحاق نیروهای قرارگاه کربلا در خطوط اول و دوم، لشکر 17 از سمت شمال به سمت دجله اقدام به پدافند به سمت شمال نمود و واحدهایی از لشکرهای 8 و 31 به کنار دجله رسیدند.

در منطقه قرارگاه نوح نیز لشکر 41، پَد الهویدی و سیل بند اول را پاکسازی کرد.

با شروع روشنایی صبح، پاتک های دشمن نیز آغاز شد. فشارهای ممتد دشمن در طول روز اول منجر به بازپس گیری پَد الهویدی و رخنه محدود در چند محور دیگر گردید. در شب دوم، واحدهایی از قرارگاه نجف در محور چهارراه دوم پَد خندق و جنوب آن وارد عمل شدند. لیکن با مقاومت دشمن مجبور شدند به مواضع قبلی خود بازگردند. در این میان، قرارگاه کربلا موفق شد منطقه پیشرفتگی رودخانه دجله و جنوب جوبیر(کیسه ای) را تصرف و تامین نماید. هم چنین، واحدهایی از این قرارگاه موفق شدند خود را به دجله رسانده و ضمن وارد آوردن ضربات موثری بر دشمن، رو به جنوب پدافند نمایند.

با شروع روشنایی صبح روز دوم، پاتک های دشمن با شدت بیشتری آغاز گردید و تا پایان این روز موفق به تصرف سیل بند دوم و الصخره و رخنه در برخی نقاط سیل بند اول در جنوب و شمال پَد خندق گردید.

در منطقه قرارگاه کربلا، پاتک های دشمن عمدتاً از منطقه الهاله به سمت همایون انجام شد که پس از انهدام تعدادی تانک و نفربر و به گل نشستن تعدادی دیگر، دشمن بدون نتیجه عقب نشست.

در روز سوم عملیات، با بمباران هوایی دشمن تعدادی از واحدهای قرارگاه نجف در وضع نامناسبی قرار گرفتند. چهار راه پَد خندق نیز به دست دشمن افتاد و نیروهای خودی در 600 متری شرق این چهار راه مستقر گردیدند.

در شب و روز چهارم عملیات، واحدهای قرارگاه نجف در شمال چهارراه پَد خندق به دلیل عدم الحاق به جنوب و نیز فشار دشمن، به مواضع اولیه خود عقب نشینی کردند. هم چنین یکی از واحدهای قرارگاه کربلا از خط صفین 3 به سمت شمال تک نمود که در بعضی از محورها تا جاده خندق پیشروی کرد، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه و نیز عدم الحاق با نیروهای قرارگاه نجف مجبور شد به خط صفین 3 باز گردد. سپس، پاتک های شدید دشمن به خط پدافندی صفین 3 آغاز شد. در این پاتک ها، دشمن نتوانست رخنه ای در خط پدافندی مذکور ایجاد کند.

در شب پنجم، قرارگاه کربلا با نیروهای باقی مانده خود به غرب دجله تک نمود. اگر چه این قرارگاه توانست ضمن انهدام نیروهای دشمن مستقر در شرق برگراه، قسمت اعظم پل ابوعران را تخریب کند، لیکن با فشارها دشمن از سمت شمال، جنوب و جنوب شرقی تا صبح روز پنجم (25/12/1363) مجبور شد منطقه غرب دجله رابه جز سیل بند غربی – در داخل کیسه ای – را تخلیه کند.

با روشنایی صبح روز پنجم پاتک های دشمن با شدت تمام آغاز گردید و تا بعد از ظهر این روز دشمن موفق به ایجاد رخنه در کناره شرقی دجله و برهم زدن آرایش پدافندی خودی گردید. آتش توپخانه دشمن نیز از این روز شدت گرفته و خطوط اول و دوم و سیل بند عقب آب راه ها را مورد هدف قرار داد.

با روشنایی صبح روز ششم، پاتک های دشمن ادامه یافت که در ساعت 10 صبح خط صفین 3 به طور کامل به پشت جاده النهیر، جمل 3 منتقل شد. با فشار دشمن و پراکندگی واحد های خودی وضعیت خط بسیار نامساعد بود. بر همین اساس و به دلیل عدم تضمین برای حفظ خط پَدافندی شمال منطقه با توجه به این که در صورت شکستن خط فوق، تمامی نیروهای منطقه درخطر انهدام قرار می گرفتند، تصمیم گرفته شد عقب نشینی شود. این عقب نشینی از ساعت 5 بعد از ظهر 26/12/1363 آغاز شد و تا ساعت 10 شب به پایان رسید و پل پَد چهارم در چند نقطه منهدم و قطع گردید. منطقه ترابه و پَد خندق تا 700 متری شرق چهار راه پَد در دست نیروهای خودی باقی ماند.

در شب 2/1/1364 دشمن به روستای ترابه پاتک کرد که با دادن 16 اسیر و تعدادی تلفات مجبور شد عقب نشینی کند.

نتایج عملیات

طی عملیات بدر علاوه بر تلفات سنگین که به دشمن وارد شد، بیش از 500 کیلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستاهای ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز جاده خندق به طول 13 کیلومتر، که فاصله آن با جاده العماره بصره 6 کیلومتر است، به تصرف نیروهای خودی درآمد.

لازم به ذکر است که پس از این عملیات، عراق با استفاده از پشتیبانی هوایی و موشکی خود به حملات گسترده به شهرها و مناطق مسی و نیز کشتی های حامل نفت ایران مبادرت ورزید.

تلفات و خسارات وارده به دشمن

تلفات و خسارات وارده به دشمن طی عملیات بدر به شرح ذیل می باشد:

کشته و زخمی شدن بیش از ده هزار نفر.

به اسارت در آمدن 3200 نفر.

انهدام 250 تانک و نفربر

انهدام 40 قبضه انواع توپ.

انهدام 200 خودرو.

انهدام 60 قبضه انواع خمپاره انداز.

انهدام 15 دستگاه مهندسی.

انهدام 4 هواپیمای PC – V .

انهدام 2 هواپیمای میگ و سوخو.

انهدام 4 هلی کوپتر.

به غنیمت گرفته شدن 50 قبضه انواع خمپاره انداز.

به غنیمت گرفته شدن 2 دستگاه رازیت.

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: بدر (آبی - خاکی)

زمان‌ اجرا: 20/12/1363

مدت اجرا : 8 روز

تلفات‌ دشمن‌:18200 (کشته، زخمی‌ و اسیر)

رمز عملیات: یا فاطمه اهرا (س)

مکان‌ اجرا: منطقه‌ هورالهویزه – جبهه جنوبی در شرق بصره عراق

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با همکاری‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: دست اندازی و تسلط بر جاده بصره – العماره عراق ، راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب رودخانه دجله و انهدام نیروهای ارتش عراق در ادامه اهداف عملیات خیبر


عملیات ظفر 7 (نامنظم)

گامی دیگر تا شروع عملیات بزرگ والفجر 10

نیروهای قرارگاه رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری معرضان کرد عراقی در روز 23 اسفندماه 1366 ، عملیاتی را با نام ظفر 7 با رمز یا محمد رسول الله (ص) در منطقه شرق استان سلیمانیه» مرکز کردستان عراق – عقبه شمالی جبهه دشمن – به انجام رساندند . این یورش که در منطقه ای به گستردگی 40 کیلومتر مربع صورت گرفت ، با هدف آزادسازی بلندی های منطقه شهر خرمال» و انهدام نیروی دشمن پیگیری شد . در این عملیات 14 بلندی مهم منطقه و 7 روستا در حد فاصل نوار مرزی و شهر خرمال آزاد و به همراه آن 15 دستگاه تانک و نفربر زرهی ، 20 دستگاه خودرو ، ده ها قبضه خمپاره اندازه و شماری سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن منهدم و یگانهای تیپ 424 و 432 و گردان مستقل 24 حفاظت ارتش عراق متلاشی شد . عراق در این حمله 550 تن کشته ، زخمی و اسیر بر جای گذاشت . همچنین 10 دستگاه تانک ، 23 دستگاه خودرو نظامی ، صدها قبضه آر پی جی 7 شماری قبضه های خمپاره انداز دشمن به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد .

zafar7(namonazam).jpg

خلاصه گزارش عملیات :

نام عملیات : ظفر 7 - نامنظم

زمان اجرا : 23/12/1366

رمز عملیات : یا محمد رسول الله (ص)

مکان اجرا : شرق استان سلیمانیه عراق – عقبه جبهه شمالی دشمن

تلفات دشمن : 550 (کشته ، زخمی و اسیر)

ارگان های عمل کننده : نیروهای عملیاتی قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری معن کرد عراقی

اهداف عملیات : آزادسازی بلندیهای منطقه عمومی خرمال و انهدام نیروهای دشمن


وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ۱۶۹

هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند (۱۶۹)

فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ۱۷۰

به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است‏ شادمانند و براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‏ اند شادى مى کنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مى ‏شوند (۱۷۰)

سوره مبارکه آل عمران











سرلشکر شهید فلاحی



سرلشکر شهید فکوری در محضر امام(ره)


شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر



سردار مدافع حرم شهید تقوی



وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ۱۶۹

هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند(۱۶۹)

سوره مبارکه آل عمران

شهید و شهادت در کلام مقام معظم رهبری


شهیدان جوانان مومن و فداکاری بودند که برای دفاع ازکشور و ملت در برابر مان به این آب و خاک جان خود را در کف دست گرفته و با نام و یاد خدا به میدان نبرد قدم نهادند. ملت ما و به ویژه جوانان امروز مدیون شهیدانند. از خودگذشتگی آن پاکبازان بود که اسلام و استقلال وآزادی را به ملت ایران هدیه کرد و ادای حق بزرگ آنان و تکریم یاد و نامآنان نشانه فداکاری به ارزش های والا است

شهید و شهادت در کلام مقام معظم رهبری

پیام معظم له به مناسبت تدفین 5 شهید گمنام در دانشگاه تهران

از این اقدام هوشمندانه و متعهدانه سپاسگذاری و قدردانی می کنم.این تکریم شهیدان عزیز ملت ایران است که جان خود را نثار هدف های والا کردند و رضای خداوندی را بر آرزوهای حقیر مادی ترجیح دادند

سلام خدا بر آنان.

سید علی ‌ای

15 دی 1387

پیام معظم له به مناسبت تدفین 5 شهید گمنام در دانشگاه امیر کبیر

شهیدان جوانان مومن و فداکاری بودند که برای دفاع ازکشور و ملت در برابر مان به این آب و خاک جان خود را در کف دست گرفته و با نام و یاد خدا به میدان نبرد قدم نهادند. ملت ما و به ویژه جوانان امروز مدیون شهیدانند. از خودگذشتگی آن پاکبازان بود که اسلام و استقلال وآزادی را به ملت ایران هدیه کرد و ادای حق بزرگ آنان و تکریم یاد و نامآنان نشانه فداکاری به ارزش های والا است.

سلام خدا بر آنان.

سید علی ‌ای

4 اسفند 1387

پیام معظم له به مناسبت تدفین 5 شهید گمنام در دانشگاه تربیت مدرس

تکریم شهیدان، تکریم ایثار و اخلاص است. تکریم دلهای نورانی و جان هایلبریز از صفا و نورانیت است. از کار شما قدردانی می کنم. رحمت خدا برشهیدان عزیز باد.

سید علی ای

3 آبان 1387

بخشی از پیام معظم له به مناسبت روز تجلیل از شهدا

سلام‌ بر پیکر به‌خاک‌افتاده‌ی‌شهیدان‌ مفقودالجسد، و سلام‌ و رحمت‌ خدا بر دلهای‌ منتظر مادران‌ و پدران‌ وهمسران‌ و فرزندانی‌ که‌ سالها چشم‌انتظار عزیزان‌ مفقودالاثر خود ماندند و ازآنان‌ خبر و نشان‌ نیافتند.

5 مهر 1369

در دیدار خانواده‏هاى معظّم اسرا و مفقودان جنگ تحمیلى

من می‏دانم خانواده‏ای که عزیزی را مفقود دارد و از سرنوشت او بی‏خبر است، چه می‏کشد. برای مادران و پدران و همسران و فرزندان و خانواده‏ها، مراحل خیلی سختی است، ساعات و شب و روز دشواری است؛ اما اجر آن هم به همین اندازه بزرگ است.

.آن کسی که در راه خدا، سلامت خود یا سلامت عزیزش را از دست داده است، پیش آن‏که این رنج را ندارد، یکسان نیستند. آن کسی که عزیزش از او دور است و خبری از او ندارد، با دیگران یکسان نیست.

‏31 اردیبهشت 1376

یافتن پیکرهاى مطهر شهداى مفقودالاثر خدمت به روحیه ملى و عموم مردم است و کسانى که این کار مهم و سخت را دنبال مى‏کنند در واقع با خارج کردن پیکرهاى مطهر شهدا از غربت، به اضطراب و دلهره خانواده‏هاى معظم آنان پایان دهند و بدون تردید این عزیزان با کار طاقت فرساى خود خدمت ارزشمندى شهدا و خانواده‏هاى معظم آنان انجام مى‏دهند.

7 مهر 1376

پاسدار انقلاب اسلامی آگاهانه راه حسین (علیه السلام) را که ادامه راه انبیاء الهی است انتخاب می کند و در این راه، فروغ خون اصحاب حسین (علیه السلام) و شهیدان گلگون کفن کربلا را چراغ راه خویش قرار می دهد.

بیانات در مراسم مشترک دانش‏آموختگى دانشجویان دانشگاههاى سه‏گانه‏ى‏ارتش جمهورى اسلامى ایران

آن انسانى که در راه دفاع از ملت و کشور و عدالت و حقیقت و ایستادگى در مقابل و زورگویى و دست‏اندازىِ مراکز قدرت جهانى وارد میدان مى‏شود، براى ارزش مى‏جنگد. اگر هیچ کس هم او را نشناسد و گمنام بمیرد و گمنام بماند، در ملکوت آسمانها فرشتگان الهى او را با سرِ انگشت به هم نشان مى‏دهند؛ او نمى‏میرد: و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فى سبیل اللَّه امواتا»؛ اینها را مرده مپندارید؛ اینها زندگان جاوید و منبع الهامند.

22 مهر 1388

پاسدار انقلاب اسلامی آگاهانه راه حسین (علیه السلام) را که ادامه راه انبیاء الهی است انتخاب می کند و در این راه، فروغ خون اصحاب حسین (علیه السلام) و شهیدان گلگون کفن کربلا را چراغ راه خویش قرار می دهد.

شهادت دُرّ گرانبهایی است که بعد از جنگ به هر کس نمی دهند.

ما فقه بـه معنـای واقعی کلمـه و قرآنی آن را در میدان جنگ آموخته ایم .

امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند.

شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.

همه کسانی که در جنگ تحمیلی هشت ساله، چه با حضور خود یا فرزندان و عزیزانشان، حضور و فعالیتی داشته اند، مخصوصا خانواده شهیدان عزیز و جانبازان و اسیران گرامی، باید بدانند که در امتحانی بزرگ شرکت کرده و در آن

سربلند بیرون آمده اند .

فرزندان شهدا بدانند که پدران آنان موجب شدند که اسلام، در چشم شیطانها و طاغوتهای عالم، ابهت پیدا کند.

ایستادگی در مقابل دشمنان مقتدر و مسلط، زورگوی ظالم و پرروی گستاخ، کار بسیار بزرگ و با عظمتی است. این همان کاری است که مردم ما کردند و عظمت ملت ما به خاطر همین شهادت جوانان شما و شجاعت فرزندانتان بود.

شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالاترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود.

شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی، که زبانها و قلمها از توصیف آن و چشم و دلها از مشاهده آن ناتوانند، مشعلدار پیروزی و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است.

پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می شود، در حقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آنها زنده اند و روز به روز زنده تر خواهند شد.

من اکنون به پدران و مادران، همسران و فرزندان، خواهران و برادران و دیگر کسان شهدای عزیز و جانبازان و اسراء و مفقودین درود می فرستم و اعلام می کنم که آنان در رتبه و شان معنوی، بلافاصله پشت سر عزیزان فداکار خویشند.

هر چه داریم، به برکت جانفشانیها و فداکاری هاست، به برکت روحیه شهادت طلبانه است.

اساسا جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه ای از اخلاصها و توجه ها و جز با حرکت به سمت "انقطاع الی الله" حاصل نمی شود.

فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود.

اگر مجاهدت فداکارانه جوانان این مرز و بوم که به این شهادتها منتهی شده است نمی بود، همه روزهای این ملت، در زیر چتر سیاه ظلم و و دخالت دشمنان اسلام و ایران، به شبهای تار بدل می گشت.



نام عملیات : امام مهدی (عج)
مدت اجرا : 2 روز 
زمان اجرا : 26/12/1359 
تلفات دشمن :168 
ارگانهای عمل کننده : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات : عقب راندن دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد


emam-mahdi.jpg


عملیات امام مهدی (عج) : آغاز عملیاتهای غیر کلاسیک محدود

پس از آنکه فرماندهان ایرانی دریافتند که با جنگهای کلاسیک و شیوه‌های شناخته شده نمی‌توان کاری را از پیش برد ، طرح عملیاتهای چریکی و غیر کلاسیک را به اجرا گذاشتند .

نخستین گام در این راستا ،در 26 اسفند ماه 1359 و پس از دو ماه از آخرین تهاجم ناموفق ایران به قوای عراق برداشته شد .

براساس طرحی به نام امام مهدی (عج) » که توسط شهید حسن باقری طراحی شده بود مقرر شد تا برادران سپاه با استعداد 200 حمله‌ور و با سلاحهای معمولی و آر – پی - جی ،‌از چهار محور به نیروهای عراقی در غرب سوسنگرد حمله کنند.

حمله در ساعت 7 و30 دقیقه صبح آغاز شد . دشمن غافلگیر شده و عملیات با سرعت غیر قابل تصوری پیش می رفت .
با انهدام یک گردان تانک و یک گردان مکانیزه دشمن ، نیروهای خودی به پیروزی رسیدند . اما به علت عدم تجربه کافی نیروها در این گونه عملیاتها و فقدان نیروی جایگزین برای تثبیت مواضع آزاد شده ، پس از گذشت یکی دو روز ، عراقیها به مواضع پیشین خود بازگشتند .

با این وجود ، پس از گذشت 6 ماه از جنگ و هجوم همه جانبه ارتش عراق به خاک ایران ، نخستین پیروزی روحیه بخش برای رزمندگان ایرانی به دست آمد . در جریان این عملیات محدود تعدادی 168 تن کشته و زخمی و اسیر شدند . همچنین 13 تن از نیروهای عمل کننده سپاه پاسداران به شهادت رسیدند. و این چنین سرآغاز عملیاتهای (‌محدود ) غیر کلاسیک جنگ ، با موفقیت به اتمام رسید

. اسحق عزیزی » طراح این عملیات که فرمانده گردان بود و بعدها به شهادت رسید ، توانست در حالی که عراقیها در مجاورت دیوارهای شهر سوسنگرد ، حضور داشتند - با کندن چندین کانال ،‌رزمندگان را از زیر خانه‌های شهر عبور داده و به نقاط مشخصی ، در کنار اردوی دشمن برساند . در عملیات تپه‌های الله اکبر» که دو ماه پس از عملیات امام مهدی (عج ) انجام شد، همین طرح با پیروزی اجرا گردید .


عملیات والفجر 10 (حلبچه)

جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ گویی به بمباران و موشک باران مناطق مسی شهرها و احقاق حقوق خود در مجامع بین المللی، با تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به غرب، در صدد برآمد تا قدرت رزمندگان اسلامی را بار دیگر به جهانیان نشان دهد.

بدین منظور عملیات گسترده ای در غرب کشور در دشت های سلیمانیه عراق هم زمان با مبعث رسول اکرم (ص) به نام والفجر 10، آغاز شد. این عملیات در روز سه شنبه 25/12/1366، شروع و در 5 مرحله به اجرا در آمد.

منطقه حلبچه و خرمال، اگرچه از گذشته مورد توجه طراحان نظامی سپاه پاسداران بود و هر از چند گاهی در مقاطع مختلف جنگ مورد بررسی آنان واقع می شد، لیکن با توجه به این که تلاش اصلی همواره در جبهه جنوب صورت می گرفت، انجام عملیات در منطقه مذکور هیچ گاه به طور جدی طرح نمی گردید. به دنبال اصلی شدن جنگ در جبهه شمالی – که در پی پیدایش مشکلات و معضلات بسیار بر سر راه انجام عملیات در جبهه جنوبی ایجاد شد – و نیز توقف عملیات در منطقه بیت المقدس 2، توجه بیشتری به منطقه حلبچه مبذول گردید. طراحی عملیات والفجر 10 در حالی انجام شد که دشمن اگر چه منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 – را به دلیل احتمال هجوم قوای ایران – مسدود نموده بود، لیکن تهاجم اصلی را در جبهه جنوب محتمل می دانست. به این ترتیب عملیات بزرگ سال 66 در منطقه عمومی حلبچه طراحی و اجرا شد.

valfajr10(halabche).jpg

اهداف عملیات

در این عملیات، علاوه بر اهداف ی، سه هدف عمده نظامی مورد نظر بود:

1- آزاد سازی شهرهای حلبچه، خرمال، دوجیله، بیاره و طویله.

2- فراهم سازی مقدمات تصرف سد دربندیخان.

3- انسداد عقبه اصلی دشمن در استان سلیمانیه.

منطقه عملیات

منطقه عمومی حلبچه به جز در غرب و شمال که دریاچه سد دربندیخان در آن واقع است، توسط ارتفاعات بلند و صعب العبوری محصور شده است که هر یک از این ارتفاعات از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به طوری که بالامبو و شاخ آن بر دریاچه دربندیخان و دشت و ارتفاعات تمورژنان مسلط است. شاخ تمورژنان نیز بر شاخ شمیران، سد دربندیخان، تونل جاده سلیمانیه – بغداد تسلط دارد.

علاوه بر ارتفاعات فوق الذکر، می توان از ارتفاعات و ناهمواری های دیگر منطقه نام برد که مهم ترین آن ها عبارتند از: ارتفاعات پرونیه، توانیر، پنج قله، شینه روی، تپه چناره، سه تپه، خورنوازان، تپه هانی قول، تپه سزام و شاخ دارزین.

هم چنین شیارهای موجود در منطقه نقش موثری در اختفاء نیروهای خودی داشته و بعضاً به عنوان معابر وصولی مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله این شیارها می توان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خورد و شیار وشکنام نام برد.

مهم ترین تاسیسات اقتصادی منطقه، سد دربندیخان است که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تامین برق قسمت و سیعی از عراق نقش مهمی دارد. پادگان حلبچه، پادگان لشکر 27 در کانی مانگا، مقر فرماندهی نیروهای دفاع الوطنی سپاه یکم در منطقه روداژه و پایگاه های موشکی سام 2 و سام 7 نیز از جمله تاسیسات نظامی در این منطقه می باشند.

شهرهای مهم عراق در این منطقه نیز به ترتیب وسعت و اهمیت عبارتند از: حلبچه، خرمال و دوجیله.

استعداد دشمن

منطقه عملیاتی، تحت مسئولیت سپاه یکم عراق قرار داشت. پدافند این منطقه قبلاً برعهده نیروهای جاش (مزدوران کرد عراقی) بود و آن ها علاوه بر حفظ خطوط پدافندی، ماموریت مقابله با کردهای معارض را نیز بر عهده داشتند. با شروع فعالیت هایی همچون آماده سازی زمین، تردد خودروها و . از سوی قوای خودی در این منطقه، دشمن نیز به اقداماتی از قبیل جایگزینی نیروهای نظامی با جاش ها، تقویت منطقه با تیپ های جدید و . مبادرت ورزید. در مجموع یگان هایی که از قبل و نیز در جریان عملیات در منطقه حضور یافتند، عبارت بودند از:

تیپ های 96، 606، 39، 14، 402، 602، 506، 422، 420، 72، 13، 707، 702، 95 و 433 پیاده.

تیپ های 80، 17 و 50 زرهی.

تیپ های 24، 27 و 46 مکانیزه.

تیپ های 65، 66 و 68 نیروی مخصوص.

تیپ 1 کماندویی سپاه چهارم، تیپ 2 کماندویی سپاه سوم و تیپ 2 کماندویی سپاه یکم.

قوای خودی

قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به عنوان قرارگاه مرکزی عمل می کرد.

الف – قرارگاه قدس تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

- لشکر 7 ولی عصر (عج) با 6 گردان.

- لشکر 33 المهدی (عج) با 6 گردان.

- لشکر 25 کربلا با 10 گردان.

- لشکر 19 فجر با 6 گردان .

- لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) با 6 گردان.

- لشکر 41 ثارالله با 7 گردان.

- تیپ مستقل 39 بیت المقدس با 4 گردان.

ب – قرارگاه ثامن الائمه (ع) تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر 9 بدر با 8 گردان.

لشکر 55 ویژه شهدا با 6 گردان.

تیپ مستقل 36 انصار المهدی با 4 گردان.

تیپ مستقل 75 ظفر با 2 گردان.

تیپ مستقل 29 نبی اکرم (ص) با 6 گردان.

سپاه چهارم باختران با 6 گردان.

ج – قرارگاه فتح تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر 8 نجف اشرف با 5 گردان.

لشکر 14 امام حسین (ع) با 5 گردان.

لشکر 11 امیر المومنین با 4 گردان.

تیپ مستقل 82 صاحب الامر با 3 گردان.

تیپ مستقل 91 بقیة الله (عج) با 3 گردان.

تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم با 3 گردان.

تیپ مستقل 100 انصارالرسول با 3 گردان.

طرح عملیات

به علت وجود ارتفاعات سرکوب سورن در شرق منطقه عملیاتی و دریاچه دربندیخان در غرب آن، در حد فاصل انتهای شمال شرقی دریاچه تا ارتفاعات سورن تنگه ای به عرض 10 کیلومتر ایجاد شده است که در مباحث طرح مانور، تضمین موفقیت عملیات را در گرو انسداد این تنگه با الحاق از دو محور می دانستند. این عمل می بایست در محور شمال از مله خور به طرف خرمال و در محور جنوبی از غرب بالامبو در امتداد تمورژنان با تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچه و سرانجام الحاق دو بازو در تنگه و محاصره دشمن انجام می شد.

به منظور تحقق طرح مانور یادشده، قرارگاه قدس در محور شمالی مامور بستن تنگه و تصرف پل گردکو (عقبه اصلی دشمن به کل منطقه) شد. قرارگاه فتح در محور جنوبی می بایست ضمن تصرف بالامبو و تمورژنان با تامین سرپل در کمردریاچه، برای مقابله با حرکت احتمالی دشمن، با احداث پل از آمادگی لازم برخوردار باشد. قرارگاه ثامن الائمه(ع) نیز در محور میانی مامور شد تا در منطقه گوزیل – دشت سازان به طرف حلبچه پیشروی کند و در مرحله دوم جاده بیاره – طویله – نوسود را تصرف و آزاد نماید. هم چنین، قرارگاه رمضان ماموریت یافت علاوه بر فعالیت های شناسایی، با مشارکت تیپ 75 ظفر و کردهای معارض ضمن تصرف شهر، توپخانه دشمن رامنهدم سازد.

شرح عملیات

عملیات در ساعت 2 بامداد 24/12/1366 با رمز مبارک یا محمد ابن عبدالله (ص) آغاز شد. سرعت عمل یگان ها به گونه ای بود که اغلب آن ها توانستند تمامی اهداف خود در مرحله اول را به تصرف در آوردند. به غیر از واکنش دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران تحرک دیگری از نیروهای عراقی مشاهده نشده و تعداد زیادی از آن ها که در خواب بودند، کشته و اسیر شدند.

رزمندگان اسلام پس از عبور از موانع سخت و ایذایی دشمن موفق شدند حدود 20 روستا واقع در شمال و جنوب و غرب شهر خرمال را آزاد نمایند.

رزمندگان روز بعد نیز توانستند مقاومت نیروهای دشمن را در هم شکسته و پیروزمندانه وارد شهر خرمال عراق شده و شهر را کاملا پاکسازی نمایند. در دروازه شهر گروهی از مردم به استقبال رزمندگان اسلام آمدند.

در محور قرارگاه قدس، پس از تصرف مله خور و ارتفاعات چناره، خرنوازان، هانی فتح، اگر چه بالامبو و تنگه به تصرف درآمد، لیکن به دلیل توقف قرارگاه قدس و نیز واکنش دشمن در جناح چپ عملیات،نیروها روی شاخ سورمر و شاخ شمیران متوقف شدند. در محور قرارگاه ثامن الائمه(ع)، نیروهای عمل کننده ارتفاعات مگر از سلسله ارتفاعات بالامبو و نیمی از شیندروی را تصرف کردند و به رغم روشن شدن آسمان، برای الحاق روی یال ارتباطی شامل دشت سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، به پیشروی خود ادامه دادند. قرارگاه رمضان نیز در این مرحله تنها توانست پمپ بنزین شهر حلبچه را به آتش بکشد.

قابل ذکر است که نیروهای جهادگر با احداث جاده های مناسب در ارتفاعات سر به فلک کشیده و زدن پل های حیاتی، نقش مهمی در تسریع حرکت نیروهای عمل کننده ایفا کردند، تا جایی که نیروهای به اسارت گرفته شده در عملیات والفجر 10 از سرعت عمل نیروهای عمل کننده در این منطقه صعب العبور ابراز شگفتی می کردند. سرهنگ پیاده کوکب محمد امین از تیپ کماندویی لشکر 34 عراق می گوید: باوجود موانع سخت و طبیعی و ایذایی، به ذهن ما خطور نمی کرد که رزمندگان اسلام بتوانند به ما نزدیک شوند، از این رو ما زمانی از آغاز عملیات با خبر شدیم که در محاصره کامل قرار داشتیم.

با گذشت ساعت ها از آغاز عملیات و تصرف شهر خرمال وده ها روستا در استان سلیمانیه، طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق طی مصاحبه ای در لندن اعلام کرد: اخبار مربوط به عملیات ایران در جبهه ها تنها یک شایعه است.

در حالی که نیروهای خودی از روحیه خوبی برخوردار بودند و تلفات آنان نیز بسیار اندک بود، از هم گسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه موجب شد تا بر تسریع آغاز مرحله دوم عملیات تاکیدشود. دشمن بنابر تصوری که در مورد عملیات داشت، ستون های متعدد و طویلی را با عبور از پل های ملاویسی و زلم به طرف دوجیله و سپس حلبچه کرد.

مرحله دوم عملیات

بعد از ظهر چهارشنبه 26/12/1366، دلیرمردان سپاه با پیشروی در غرب شهر خرمال، روستاهای تپه کالاری، حاجی رقه، تپه توکه، کپه کول و . را توانستند، آغاز کنند. با آزاد سازی این روستاها ارتباط شمال و جنوب استان سلیمانیه قطع شد و شهر مهم دوجیله و بیش از 20 روستای اطراف آن آزاد شد.

مرحله سوم عملیات

در بامداد پنج شنبه27/12/1366، آغاز و پس از عبور از رودخانه های خروشان سیران، زیمکان و آب لیله، مواضع، پایگاه و استحکامات دشمن را در سلسله ارتفاعات بالمبو و گزیل و بیش از 24 ارتفاع دیگر در جنوب استان سلیمانیه عراق در هم کوبیدند و بر بیش از 90 روستای منطقه عمومی حلبچه تسلط پیدا کردند و روستاهای حد فاصل شهر دوجیله و دریاچه دربندیخان عراق آزاد شد و نیروی دریایی سپاه با استقرار در شرق دریاچه، تحرکات دشمن در آن سوی دریاچه را زیر نظر گرفت و پیشروی به سوی شهر حلبچه از چندین جناح ادامه، و این شهر به محاصره در آمد و سرانجام رزم آوران اسلام موفق شدند، در زیر بمباران های شدید هوایی و شیمیایی دشمن، شهر 70 هزار نفری حلبچه را آزاد نمایند.

مرحله چهارم عملیات

این مرحله از نیمه شب پنج شنبه 27/12/1366، آغاز و رزمندگان اسلام، پس از تثبیت مناطق آزاد شده، موفق شدند شهر مرزی و کردنشین نوسود را که بیش از 7 سال زیر سلطه دشمن قرار داشت و بغداد آن را به عنوان پایگاهی برای ضد انقلابیون و منافقین وابسته تبدیل کرده بود، از تیررس دشمن خارج سازند.

با استقرار کامل نیروها در شهر نوسود موفق شدند دو شهر نظامی طویله و بیاره و بیش از 8 روستای اطراف آن در نزدیکی نوار مرزی را آزاد کنند.

دشمن در روز جمعه 28/12/1366، در محورهای شمالی عملیات والفجر 10 اقدام به پاتک کرد که با هوشیاری و آمادگی رزمندگان اسلام دفع شد و دشمن پس از به جای گذاشتن ده ها کشته، زخمی و اسیر، ناگزیر به عقب نشینی شده و مواضع قبلی خود را نیز از دست داد.

مرحله پنجم عملیات

مرحله پنجم در شب چهارشنبه 3/1/1367 آغاز و حماسه آفرینان بسیجی و پاسدار، به دشمن حمله کردند تا به جنایت بعثی ها در بمباران شیمیایی شهر حلبچه پاسخ گویند. در این عملیات که در محور خرمال به سید صادق در استان سلیمانیه انجام شد، 19 ارتفاع حساس منطقه، از جمله ارتفاعات 1058 (وربشن) مشرف بر شهر سید صادق و چندین روستای دیگر استان سلیمانیه آزاد شد.

پیام امام خمینی (ره) به مناسبت عملیات والفجر 10

امام (ره) در پاسخ به نامه فرمانده کل سپاه پاسداران چنین اظهار فرمودند:

. اخبار پیروزی ها و حماسه های دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او، خصوصا آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروی هوایی و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهای مردمی و کُرد ابلاغ کنید و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهای آزاد شده عراقی که بدون این که حتی یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهای آنان شلیک شود، با آغوش باز و فریاد الله اکبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانید و به آن ها بگویید که می بینید صدام چگونه دیوانه وار شما و شهرهایتان را بمباران خوشه ای و شیمیایی می کند، و خواهیم دید که جهان خواران چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این پیروزی های بزرگ و جنایت صدام خواهند گذشت.

نتایج عملیات

آزاد سازی منطقه ای به وسعت حدود 1200 کیلومتر مربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله و هم چنین نوسود از شهرهای ایران.

کاهش خط پدافندی خودی.

گشودن جبهه ای جدید برای دشمن و انتقال توان عمده ای از ارتش عراق به جبهه شمالی.

به اسارت درآوردن 5440 نفر از نیروهای دشمن.

انهدام 270 تانک و نفربر، 60 توپ صحرایی، 20 ضدهوایی، 40 خمپاره انداز، 13 دستگاه مهندسی، 230 خودرو و 750 اسلحه انفرادی و آرپی جی هفت.

به غنیمت گرفته شدن 90 تانک و نفربر، 100 توپ صحرایی، 20 توپ ضد هوایی، 20 خمپاره انداز، 15 دستگاه مهندسی، 800 خودرو و 6110 اسلحه انفرادی و آرپی جی هفت.

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: والفجر 10 (حلبچه)

زمان‌ اجرا: 25/12 /1366

تلفات‌ دشمن‌:15400 (کشته، زخمی‌ و اسیر)

رمز عملیات: یا رسول الله (ص)

مکان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ حلبچه و سد دربندیخان – محور شمالی جنگ

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروی زمینی سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: آزادسازی شهر حلبچه عراق و مناطق پیرامون و دسترسی به سد دربندیخان


عملیات بیت المقدس3

آزادسازی‌ چند ارتفاع‌ بلند در عمق‌ جبهه‌ دشمن‌

عملیات‌ بیت‌المقدس‌3» بر پایه‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ فرماندهان‌ نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در جریان‌ عملیات‌ بیت‌المقدس‌- 2 که‌ دو ماه‌ پیش‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ بود- طرح‌ ریزی‌ شد.

اوضاع‌ جو‌ی‌ منطقه‌ کردستان‌ عراق‌ و بلندی‌های‌ صعب‌العبور محور شمالی‌ جنگ، همچنان‌ نامناسب‌ و سرد و یخبندان‌ بود، ولی‌ اهداف‌ برجسته‌ای‌ که‌ در انجام‌ این‌ طرح‌ پیگیری‌ می‌شد، فرماندهان‌ را برآن‌ داشت‌ تا پیش‌ از فصل‌ گرما و حضور دو چندان‌ نیروهای‌ دشمن‌ در منطقه، تکلیف‌ دو ارتفاع‌ مهم‌ و بلند را به‌ منظور گسترش‌ وضعیت‌ جبهه‌ خودی‌ در شمال‌ شرقی‌ سلیمانیه» روشن‌ سازند.

این‌ دو ارتفاع‌ الاغلو» و گوجار» نام‌ داشت، که‌ دسترسی‌ به‌ هر یک، مستم‌ دسترسی‌ و تصرف‌ دیگری‌ بود.

ضرورت‌ اصل‌ آفند و ایجاد زمینه‌های‌ مناسب‌ برای‌ آزادسازی‌ شهر و دشت‌ حلبچه» عراق، با اجرای‌ عملیات‌ والفجر10 » سبب‌ شد تا این‌ عملیات‌ در سه‌ محور، در تاریخ‌24 اسفند ماه‌1366 با رمز یا موسی‌ بن‌ جعفر(ع)» آغاز شود.

beitolmoghaddas3.jpg

ساعت‌1 بامداد نیروها علی‌رغم‌ همه‌ مشکلات‌ و دشواریهای‌ نبرد زمستانی، توانستند با هدایت‌ قرارگاه‌ نجف» و همزمان‌ با اجرای‌ عملیات‌ والفجر10» در حلبچه، اهداف‌ مورد نظر را تصرف‌ و تأمین‌ کنند. با وجود آنکه‌ رزمندگان‌ از غروب‌ روز پیش، بتدریج‌ از مقر خود در دشت‌ هرمدان» به‌ سوی‌ نقاط‌ رهایی‌ حرکت‌ کرده‌ و دچار خستگی‌ راه‌ شده‌ بودند؛ همچنین‌ با توجه‌ به‌ بارش‌ برف‌ و حادث‌ شدن‌ یک‌ مه‌ غلیظ‌ بر منطقه‌ و دامنه‌ها، توانستند قله‌ گوجار را آزاد کنند.

نیروهای‌ عراقی‌ مستقر بر روی‌ این‌ قله‌ همگی‌ در سنگرهایشان‌ یخ‌ زده‌ بودند و بنابراین‌ پاکسازی‌ مواضع‌ آسان‌ صورت‌ گرفت.

در روز دوم‌ عملیات‌ اطلاع‌ حاصل‌ شد که‌ نیروهای‌ تازه‌ وارد کماندویی‌ سپاه‌ پنجم‌ ارتش‌ عراق، قصد دارند به‌ منطقه‌ آزاد شده‌ پاتک‌ کنند، اما علی‌رغم‌ پاتکهای‌ پیاپی‌ و سنگین‌ آنها و نیز مشکلات‌ در ارسال‌ کمک‌ و مهمات‌ و تخلیه‌ مجروحین‌ و شهدا در مواضع‌ خودی، تلاش‌های‌ دشمن‌ و بمباران‌های‌ شیمیایی‌ هواپیماهای‌ عراقی‌ بی‌نتیجه‌ ماند. و در مجموع، با سه‌ شبانه‌ روز درگیری‌ و نبرد سخت‌ با طبیعت‌ خشن‌ و مشکلاتی‌ ناشی‌ از پشتیبانی‌ هوانیروز و نیروهای‌ دشمن، اهداف‌ مورد نظر محفوظ‌ ماند. در عملیات‌ بیت‌المقدس‌3 ، منطقه‌ای‌ به‌ وسعت‌40 کیلومتر مربع‌ از خاک‌ عراق‌ آزاد و یک‌ فروند هواپیما، تیپ‌604 پیاده‌ از سپاه‌ یکم‌ دشمن‌ و شماری‌ سلاح‌ سنگین‌ و نیمه‌ سنگین‌ منهدم‌ و بیش‌ از1180 نفر از نیروهای‌ دشمن‌ کشته‌ و زخمی‌ و اسیر شدند

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: بیت‌ المقدس‌3

زمان‌ اجرا: 24/12/1366

مدت‌ اجرا3 :روز تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر):1180

رمز عملیات: یا موسی‌ بن‌ جعفر (ع)

مکان‌ اجرا: شمال‌ استان‌ سلیمانیه‌ کردستان‌ عراق‌ - عمق‌ خط‌ شمالی‌ جبهه‌ دشمن‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: گسترش‌ وضعیت‌ خطوط‌ خودی‌ در شمال‌ شرقی‌ سلیمانیه‌ عراق‌ و تصرف‌ دو ارتفاع‌ الاغلو و گوجار


حمله شیمیایی به حلبچه

یکی از دردناک‌ترین وغم‌انگیز‌ترین رویدادها در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، بمباران شیمیایی شهر حلبچه کردستان عراق است که در آن ‌هزاران تن از شهروندان کُرد عراقی قربانی ت‌های رژیم بعث حاکم بر عراق و نسل‌کشی سازمان‌یافته این رژیم شدند.

 حَلَبْچِه یا حلبجه از شهرهای کردستان عراق در ۱۵–۱۰ کیلومتری مرز ایران و ۲۲۵ کیلومتری شمال شرقی بغداد است. این شهر در منطقه شهرزور عراق قرار دارد. بمباران شیمیایی حلبچه در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گسترده‌ای به‌نام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت.

حلبچه, بمباران شیمیایی حلبچه, 25 اسفند سالروز بمباران حلبچه

انتقام شکست
فاجعه شیمیایی حلبچه در شرایطی رخ داد که پیروزی رزمندگان ایرانی در عملیات والفجر 10، آزادسازی بسیاری از مناطق کردنشین از جمله شهر حلبچه را به‌دنبال داشت. پس از ورود نیروهای ایرانی به شهر حلبچه، مردم شهرها و روستاهای اطراف به استقبال از آنان شتافتند. این مسئله چنان برای رژیم بعث غیرقابل باور بود که در یک اقدام غیرانسانی و به قصد انتقام‏‌گیری از این شکست فاحش و دشمنی با مردم کرد، شهر حلبچه و اطراف آن را هدف بمب‏‌های شیمیایی قرارداد.

حلبچه, بمباران شیمیایی حلبچه, 25 اسفند سالروز بمباران حلبچه

صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. پیش از حملات شیمیایی، شهر به‌مدت دو روز با بمب‌های متعارف بمباران شد. حسن المجید  با این کار می‌خواسته شیشه ساختمان‌های شهر را بشکند، تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد.

حلبچه, بمباران شیمیایی حلبچه, 25 اسفند سالروز بمباران حلبچه

در ساعت 2  بعدازظهر روز 25 اسفند 1366 و در حالی که تنها 2 روز از آزادی حلبچه طی عملیات والفجر 10 می‌گذشت، 50 فروند میراژ بمب‌افکن و هواپیمای سوپراتاندارد فرانسوی رژیم بعث عراق با حرکت از افق غرب آسمان آبی حلبچه و گردش به سمت جنوب، هر یک، 4 بمب شیمیایی 500 کیلویی را بر سر مردم بی‌پناه کرد ریختند. درعرض چند دقیقه ابر زردرنگی بر آسمان حلبچه سایه انداخت و تراژدی جنگی و انسانی بی‌مانندی پس از جنگ جهانی دوم رخ داد که هزاران نفر از مردم بی‌پناه و غیرنظامی کرد را در گام فرشته مرگ فرد برد؛ مرگ مردمان کرد حلبچه مرگی با طعم خردل (ایپریت) و با چاشنی تاول‌زای گاز اعصاب تابون و سارین و بوی مرگ‌آور سیانوژن بود.

حلبچه, بمباران شیمیایی حلبچه, 25 اسفند سالروز بمباران حلبچهسطح وسیع و حجم گسترده رژیم بعث عراق در استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم کرد و بی‌پناه حلبچه چنان بود که پروفسور اوبن هندریکس، رئیس آزمایشگاه سم‌شناسی بیمارستان گان فلاندر بلژیک گفت که عراق از 3 نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرده است. این گازها شامل گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان)، VX و گاز سیانوژن هستند.

 این عوامل شیمیایی توسط کشورهای غربی و با واسطه‌گری فرانس فان آن‌رات هلندی به دست عراق رسیده بود. ابعاد جنایت جنگی رژیم بعث علیه بشریت در حلبچه آنچنان گسترده بود که به‌رغم سکوت رسانه‌ای غرب، موقعیت بین‏ المللی عراق و حامیان غربی و عربی وی را بسیار تضعیف کرد. دیپلماسی فعال ایران برای رسانه‌ای ساختن این جنایت، واکنش‌های بسیاری را در عرصه بین‌المللی برانگیخت.

حلبچه, بمباران شیمیایی حلبچه, 25 اسفند سالروز بمباران حلبچه

انتشار عکس‌های قربانیان حلبچه توسط عکاسان ایرانی به‌دلیل آنکه در لحظه مرگ آنان گرفته شد بسیار تکان‌دهنده بود و بازتاب و تأثیر فراوانی بر افکار عمومی جهانی گذاشت. از میان این همه تصویر عکس عمر خاور، مرد کردی که کودک یک ساله‌‌اش را در آستانه در خانه‌‌اش در آغوش داشت به‌عنوان نماد فاجعه حلبچه شناخته شده است.

با این حال و با تداوم حملات عراق به شهرهای ایران و بی‌توجهی جامعه جهانی و سازمان ملل متحد، فاجعه حلبچه کمتر جایی در رسانه‌ها و افکار عمومی بین‌المللی یافت تا این جنایت نیز در کنار دیگر جنایت‌های رژیم بعث نادیده انگاشته شود. سکوت و انفعال مجامع بین‌المللی در قبال این جنایت تا آنجا ادامه یافت که فاجعه حلبچه در فهرست جنایت‌های جنایتکاران رژیم بعث به‌دلیل رسوایی حامیان غربی‌‌اش قرار نگرفت.

حلبچه, بمباران شیمیایی حلبچه, 25 اسفند سالروز بمباران حلبچه

تلفات جانی در حلبچه
این حمله نزدیک به ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر را کشت و نزدیک به ۷۰۰۰ هزار تا ۱۰۰۰۰ هزار نفر را زخمی کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر بر اثر عواقب، بیماری‌ها و نقص جسم در هنگام تولد در سال‌ها پس از حمله کشته شدند. حادثه‌ای که به صورت رسمی به عنوان نسل‌کشی مردم کرد عراق شناخته شد و هنوز به عنوان بزرگترین حملهٔ شیمیایی مستقیم به یک منطقهٔ شهرنشین در تاریخ باقی‌مانده‌است.


عملیات فتح المبین

فتح الفتوح رزمندگان اسلام







هفده ماه از انجام عملیات ناکام توکل در منطقه پل نادری و شرق رودخانه وحشی کرخه می گذشت و دشمن همچنان در منطقه گسترده فکه ، شوش ، عین خوش ، چنانه و مناطق دیگری از جبهه جنوب به سر می برد ، تا سرانجام عملیات فتح المبین در چهار مرحله برای آزاد سازی بخش وسیعی از خاک میهن و خارج ساختن شهرهای دزفول ، اندیمشک و جاده اهواز – اندیمشک از برد توپخانه و سایت موشکی سنگین و پرکار عراق طرح ریزی شد . در عملیات طریق القدس زمینه مناسبی برای این کار بزرگ و سرنوشت ساز فراهم شده بود .

برای عملیات فتح المبین فرمانده وقت سپاه ( سرلشگر رضایی ) با قرآن استخاره می کند که این آیه مبارکه می آید انا فتحنا لک فتح مبینا

ساعت 30 دقیقه بامداد دوم فروردین ماه 1361 یکصد گردان از سپاه و 35 گردان از ارتش ایران ، در غرب دزفول و شوش با رمز یا زهرا به قلب دشمن زدند . در مقابل 170 گردان از قوای رزمی عراق صف کشیده بودند . نیروهای خودی در قالب چهار قرارگاه عملیاتی سازماندهی شده و از چهار محور شوش ، رودخانه کرخه ، کوه میشداغ در جاده اهواز – اندیمشک و غرب دزفول حمله را شروع کردند .

fatholmobin.jpg

در مرحله اول و دوم ، تنگه های عین خوش و رقابیه به روی دشمن مسدود و در دو مرحله دیگر ارتش عراق تا پشت رودخانه دویرج عقب رانده شد .

در این عملیات شهیدان حسین خرازی فرمانده لشگر 14 امام حسین و محسن وزوایی فرمانده یک گردان از تیپ 27 محمد رسول الله در شکست عراقی ها در محور رقابیه و علی گره زد بزرگترین موفقیت را به ارمغان آوردند . کار بی نظیری که در این عملیات انجام شد و مایع شگفتی عراقی ها گردید ، حفر کانال و تونل در زمین های رملی منطقه و دور زدن دشمن از طریق آن بود . لشگر های 19 زرهی و 1 مکانیزه عراق که در این محاصره غافلگبر شده بودند ، با تحمل آسیب های فراوان و شکستی که احمد متوسلیان فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله به آنها وارد آورد ، از میان رفتند .

با انجام عملیات فتح المبین 2400 کیلومتر از خاک ایران در شمال خوزستان آزاد و دستیابی به چاه های نفت ابوغریب حاصل شد . طی 10 روز نبرد ، 18 فروند هواپیما ، 3 فروند چرخبال ، 361 دستگاه تانک و نفربر ، صد ها دستگاه خودروی نظامی و شمار چشمگیری از سلاح های انفرادی و نیمه سنگین دشمن از بین رفت و بیش از 4000 تن از نیروهای عراقی کشته و 15000 نفر دیگر نیز به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند .

همچنین شمار 150 دستگاه تانک ، 170 دستگاه نفربر ، 165 قبضه توپ ، شماری سلاح سبک و نیمه سنگی ، یک سایت کامل موشک سام به همراه سه فروند موشک و انبوهی مهمات دیگر به دست رزمندگان اسلام افتاد . این عملیات با فرماندهی مشترک قرارگاه کربلا سپاه و ارتش و چهار قرار گاه قدس به فرماندهی سردار عزیز جعفری ، نصر به فرماندهی سردار شهید حسن باقری ، فجر به فرماندهی سردار شهید مجید بقایی و قرارگاه فتح به فرماندهی سردار سرلشکر رحیم صفوی و غلامعلی رشید انجام شد .

خلاصه گزارش عملیات :

نام عملیات : فتح المبین

زمان اجرا : 2/1/1361

مدت اجرا : 10 روز

مکان اجرا : محور شوش ، رودخانه کرخه ، جاده اهواز – اندیمشک و غرب دزفول

رمز عملیات : یا زهرا ( سلام الله علیها )

تلفات دشمن : بیش از 4000 کشته و 15000 اسیر

ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش

اهداف عملیات : آزاد سازی بخش وسیعی از خاک ایران و خارج ساختن شهر های دزفول ، اندیمشک و جاده اندیمشک – اهواز از برد توپخانه و سایت موشکی دشمن در چهار مرحله


 

 

علی علیه السلام الگوی کامل

امیرالمؤمنین علیه السلام یک الگوی کامل برای همه است. جوانیِ پرشور و پرحماسه او الگوی جوانان است. حکومت سراسر عدل و انصاف او الگوی دولت مردان است. زندگی سراپا مجاهدت و سراپا مسئولیت او الگوی همه مؤمنان است. آزادگی او الگوی همه آزادگان جهان است. سخنان حکمت آمیز و درس های ماندگار او الگوی عالمان و دانشمندان و روشن فکران [است].

 

 

 

کار برای خدا

. امیرالمؤمنین برای خدا و در راه او کار می کرد. به درد مردم می رسید. مردم را دوست می داشت و خدمت به آنها را وظیفه خود می دانست. با این که حکومت او در جهت خدمت به مستضعفان بود، به این اکتفا نمی کرد؛ شب ها هم، تنها و به صورت فردی، به کمک یکایک مستضعفان می رفت. این زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام است. (مقام معظم رهبری)

 


عملیات بیت المقدس 4

تصرف‌ بلندی‌های‌ شاخ‌ شمیران‌ و شاخ‌ سومر




عملیات‌ والفجر10» علاوه‌ بر آزادسازی‌ حلبچه» و تصرف‌ چند ارتفاع‌ مهم‌ در منطقه، سبب‌ نزدیکی‌ رزمندگان‌ ایرانی‌ به‌ تأسیسات‌ سد دربندیخان» گردید.

همین‌ امر باعث‌ شد که‌ طراحان‌ جنگ‌ به‌ عملیاتی‌ دیگر در این‌ منطقه‌ و همچنین‌ تصرف‌ ارتفاعات‌ مشرف‌ به‌ سد بیندیشند.

به‌ همین‌ منظور عملیات‌ بیت‌المقدس‌4» در 6 فروردین‌ ماه‌1367 با رمز یا اباعبدالله(ع)» در منطقه‌ عمومی‌ دربندیخان‌ آغاز شد.

beitolmoghaddas4.jpg

موقعیت منطقه

منطقه مورد نظر برای عملیات، منطقه‌ای کوهستانی است که از شمال به دریاچه دربندیخان و شاخ تمورژیان، از جنوب به دشت مرتکه و ارتفاعات شاخ خشیک و بمو، از شرق به رودخانه زیمکان و کوه بیزل، از غرب به سد دربندیخان و ارتفاعات قاشتی منتهی می‌گردد. مهمترین ارتفاعات و عوارض این منطقه عبارتند از: شاخ سورمر، شاخ شمیران، برددکان، دریاچه دربندیخان و دشت تولبی. ارتفاعات مذکور بر اکثر جاده‌های ارتباطی و عقبه خودی و دشمن در منطقه تسلط دارند.

استعداد دشمن

منطقه عملیاتی که در حوزه استحفاظی سپاه یکم قرار داشت، توسط لشکر 36 پیاده، که تیپ‌های 602، 238، 106 و یک گردان تانک و یک گردان کماندویی را تحت امر خود داشت، پدافند می‌شد. یگان‌های تقویت این لشکر نیز به هنگام عملیات بیت المقدس - 4 عبارت بودند از: تیپ‌های 38 و 506 پیاده، 50 زرهی، 68 نیروی مخصوص و گردان مستقل 7 حراست مرزی.

این‌ عملیات‌ با طراحی‌ سپاه‌ و هدایت‌ قرارگاه‌ کربلا» که‌ فرماندهی‌ پدافند منطقه‌ فاو را نیز برعهده‌ داشت، در تکمیل‌ عملیات‌ حلبچه‌ اجرا شد.

نیروهای‌ عمل‌ کننده‌ در همان‌ ساعات‌ نخستین‌ حمله‌ موفق‌ به‌ فتح‌ ارتفاعات‌ مهم‌ منطقه، همچون‌ شاخ‌ شمیران» و شاخ‌ سومر» که‌ مشرف‌ بر سد دربندیخان‌ است، شدند.

دشمن‌ ضمن‌ اجرای‌ آتش‌ شدید توپخانه، به‌ بمباران‌ شیمیایی‌ منطقه‌ پرداخت‌ و پس‌ از کاستن‌ از توان‌ یگان‌های‌ ایرانی، پاتک‌ سنگین‌ خود را آغاز کرد.

به‌ این‌ ترتیب‌ ادامه‌ عملیات‌ میسر نشد و تنها ارتفاعات‌ آزاد شده‌ حفظ‌ و تثبیت‌ شدند.

در این‌ عملیات‌ بجز آنچه‌ یادشد ارتفاعات‌ پشت‌ قلعه» و کبیره» به‌ همراه‌9 قله‌ دیگر و روستاهای‌ تولی، شمیران، کانی‌ کوه، سرشات‌ سرو، سرشات‌ خوار و چند دهکده‌ دیگر آزاد شد.

تجهیزات‌ منهدم‌ شده‌ دشمن‌ در این‌ عملیات‌ به‌ بیش‌ از20 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر،50 دستگاه‌ خودروی‌ سبک‌ و سنگین‌ و تعدادی‌ تجهیزات‌ جنگی‌ رسید و2 تیپ،2 گردان‌ تانک‌ و یک‌ گردان‌ توپخانه‌ دشمن‌ از میان‌ برداشته‌ شد.

تعداد کشته‌ و زخمی‌های‌ دشمن‌ از مرز1500 نفر گذشت‌ و تعداد اسرا به‌400 نفر رسید.

غنایم‌ به‌ دست‌ آمده‌ در عملیات‌ بیت‌المقدس‌4 شامل‌15 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و تعداد زیادی‌ تجهیزات‌ سبک‌ و نیمه‌ سنگین‌ می‌شد.

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: بیت‌ المقدس‌4

زمان‌ اجرا: 6/1/1366

تلفات‌ دشمن: 1900 (کشته، زخمی‌ و اسیر)

رمز عملیات: یا ابا عبدالله (ع)

مکان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ در بندی‌خان‌ عراق‌ - محور شمالی‌ جنگ‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: فتح‌ ارتفاعات‌ مشرف‌ بر سد در بندیخان‌ عراق‌ و تکمیل‌ عملیات‌ والفجر


عملیات در محور کرخه - دزفول

دومین عملیات غیر کلاسیک محدود

در این عملیات که در محور کرخه – دزفول و با حضور نیروهای سپاه و کمک ارتش صورت گرفت ، در دو محور تپه چشمه ، سه کیلومتر پیشروی گردید ، اما در محور پل نادری مواضع تصرف شده نیروهای خودی ، با پاتک دشمن ذوباره اشغال شد . این عملیات غیرکلاسیک و محدود در نیمه فروردین ماه 60 اجرا شد و طی آن رزمندگان خودی با اهدای 20 شهید ، 15 دستگاه تانک و نفربر دشمن را منهدم و 161 تن از نیروهای عراقی کشته ، زخمی و اسیر شدند .

amaliat-dar-karkhe-dezfol.jpg

خلاصه گزارش عملیات :

نام عملیات : عملیات در محور کرخه – دزفول

زمان اجرا : 15/1/1360

مکان اجرا : غرب دزفول – محور جنوبی جنگ

تلفات دشمن : 161 کشته ، زخمی و اسیر

ارگان های عمل کننده : سپاه پاسداران و نیروی زمینی ارتش

اهداف عملیات : پیشروی در مناطق تحت اشغال دشمن


عملیات‌ کربلای 8

عملیات‌ کربلای ۸ در تاریخ 1366/01/18 با رمز مبارک یا صاحب‌ امان‌ (عج‌) و با هدف‌ انهدام‌ نیروهای‌ دشمن‌ و تحکیم‌ مواضع‌ بدست‌ آمده‌ در عملیات‌ کربلای ۵ به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملیاتی شرق‌ بصره‌ توسط رزمندگان‌ اسلام‌ در نیروی‌ زمینی سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی بوقوع‌ پیوست‌ و طی آن ۶۰ دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و دهها دستگاه‌ خودرو از تجهیزات‌ دشمن‌ منهدم‌ شد .

علاوه‌ بر آن‌ تیپهای ‌۶۸ و ۶۵ نیروی‌ مخصوص‌ و تیپهای‌ ۱۰۶ و ۴۱۶ و ۲۹ و ۱۱۷ و ۷۳ از لشکر ۲۷ ، ۵ مکانیزه ۴۴۸ ، ۴۵ ، ۱۰۴ ، و ۴۲۱ و ۲ کماندویی ستاد کل ۴۴۸ ،و تیپهای۲ و ۵ از گارد ۶ ریاست‌ جمهوری ، ۴۲زرهی ، ۲ پیاده گردان‌ کماندویی از لشکر محمد القاسم‌ ،یک‌ گردان‌ تانک‌ ، تیپ ۲۶ زرهی، گردانهای‌۳،۱و ۴ از تیپ ۴۱۷ نیز منهدم‌ شدند . تعداد به‌ هلاکت‌ رسیدگان‌ طی عملیات‌ مذکور ۵۰۰۰ نفر و تعداد اسراء ۲۰۰ نفر و غنایم‌، دهها دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و تعداد زیادی‌ انواع‌ خودرو از دشمن‌ گزارش‌ شده‌است‌.

سپاه‌ ابتدا در نظر داشت‌ طی چند عملیات‌ محدود، به‌ صورت‌ تدریجی خطوط منطقه‌ متصرفه‌ را با رسیدن‌ به‌ کانال‌ زوجی اصلاح‌ و تکمیل‌ نماید، لیکن‌ با توجه‌ به‌ موانعی که‌ وجود داشت‌، عملیات‌ کربلای‌8 طرحریزی‌ او در دو محور طراحی شد تا توسط دو قرارگاه‌ اجرا گردد :محور اول‌ :آبگرفتگی شمال‌ بوبیان‌ با فرماندهی و هدایت‌ قرارگاه‌ قدس‌ .محور دوم‌ : حد فاصل‌ کانال‌ ماهی تا جاده‌ شلمچه‌) غرب‌ کانال‌ ماهی (با فرماندهی و هدایت‌ قرارگاه‌ کربلا.

karbala8.jpg

در تدبیر عملیاتی ،با توجه‌ به‌ حساسیت‌ شمال‌ آبگرفتگی بوبیان‌ برای‌ دشمن‌ و اهمیت‌ عبور از کانال‌ ماهی در غرب‌ کانال‌ زوجی ،چنین‌ پیش‌ بینی می شد که‌ در صورت‌ تلاش‌ در این‌ محور ،علاوه‌ بر فریب‌ دشمن‌ نسبت‌ به‌ سمت‌ اصلی تک‌ ، آتش‌ دشمن‌ نیز تجزیه‌ می شود .به‌ این‌ ترتیب‌ مرحله‌ اول‌ عملیات‌ در محور غرب‌ کانال‌ ماهی همزمان‌ با محور شمال‌ آبگرفتگی بوبیان‌ در ساعت‌ 15/2 بامداد روز 66/01/18 توسط لشکرهای ‌33 المهدی ‌25 ،کربلا 19 ، فجر، 10سیدالشهدا و 31 عاشورا که‌ به‌ ترتیب‌ از چپ‌ به‌ راست‌ ماموریت‌ تصرف‌ و تامین‌ هدف‌ را به‌ عهده‌ داشتند ، آغاز شد و در این‌ مرحله‌شب‌ و روز اول‌ عملیات‌ هدف‌ به‌ نحو ناقصی تصرف‌ شد.

در مرحله‌ دوم‌ نیز لشکر 33 هر چند در تصرف‌ هدف‌ و در کار مهندسی ایجاد خاکریز دو جداره‌ در سمت‌ راست‌ سیلبند شاهد موفق‌ بود ،لیکن‌ دشمن‌ دو بار از سمت‌ چب‌ به‌ نیروهای‌ این‌ لشکر پاتک‌ کرد که‌ بار دوم‌ در ساعت‌10 الی 11 صبح‌ با آتش‌ شدید توپخانه‌ و هلیکوپتر و بمباران‌ هواپیما همراه‌ بود .کثرت‌ نیروهای‌ پیاده‌ پاتک‌ کننده‌ و کم‌ بودن‌نفرات‌ خودی‌ و نرسیدن‌ مهمات‌ کافی ،نیروهای‌ خودی‌ را ناچار به‌ عقب‌ نشینی کرد و براثر فشار شدید دشمن‌ تعدادی‌ مجروح‌ در منطقه‌ بجا ماند .به‌ این‌ ترتیب‌ در این‌ مرحله‌ هم‌ مسیله‌ جناح‌ چپ‌ عملیات‌ حل‌ نشد .

در مرحله‌ سوم‌ ،جناح‌ راست‌ وضع‌ مناسبی یافت‌ ولی اوضاع‌ جناح‌ چپ‌ به‌ رغم‌ موفقیتهای‌ به‌ دست‌ آمده‌ کاملا بهبود نیافت‌ و به‌ خاطراستفاده‌ از آتش‌ هماهنگ‌ تانک‌ و تیربار و خمپاره‌ انداز مستقر در خط ، پاتکهای‌ دشمن‌ را با شکست‌ مواجه‌ ساختند ،ولی سرانجام‌ نیروهای‌ لشکر 33 به‌ لحاظ از دست‌ دادن‌ توان‌ ،درمواضع‌ مناسبتری‌ مستقر شدند.

بطور کلی فشار عراق‌ برای‌ باز پس‌ گ‌یری‌ منطقه‌ ای‌ در حدود یک‌ کیلومتر مربع‌ با توان‌ بالا در نوع‌ خود کم‌ نظیر بود عکس‌ العمل‌ دشمن‌ بدون‌ احتساب‌ و پیش‌ بینی تلفات‌ زیاد و پذیرش‌ آن‌ به‌عنوان‌ بهای‌ باز پس‌ گ‌یری‌ منطقه‌ نمی توانست‌ باشد .دشمن‌ با درک‌ مشی جدید نطامی جمهوری‌ اسلامی مبنی بر پیشروی‌ در شرق‌ بصره‌ و انهدام‌ متوالی قوای‌ عراق‌ ،بر آن‌ شد که‌ با اقدامی اساسی و با قوت‌ ، طراحان‌ و مسیولین‌ جنگ‌ جمهوری‌ اسلامی را نسبت‌ به‌ ادامه‌پیشروی‌ در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ مایوس‌ کند .علاوه‌ بر این‌ همزمانی عملیات‌ کربلای‌8 با سالگرد تاسیس‌ حزب‌ بعث‌ و نیز نقش‌ تبلیغی این‌ عملیات‌ در اعلام‌ تصمیم‌ بر تداوم‌ عملیات‌ در منطقه‌ و همزمانی آن‌ با تغییر وتحولات‌ ی مبنی بر حذف‌ صدام‌ ،قابل‌ ذکر است‌ .

از یک‌ سو شرایط ی و نظامی جنگ‌ پس‌ از عملیات‌ کربلای ‌5 و از سوی‌ دیگر اهمیت‌ زمین‌ منطقه‌ شرق‌ بصره‌، موجب‌ گردید تا عملیات‌ کربلای‌8که‌ با هدف‌ محدود نظامی صورت‌ گرفت‌ ،بازتاب‌ و انعکاس‌ نسبتا گسترده‌ ای‌ داشته‌ باشد .در مورد این‌عملیات‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ به‌ نقل‌ از ناظران‌ در تهران‌ چنین‌ گزارش‌ داده‌ :اهداف‌ عملیات‌ جدید کربلای‌8ایران‌ که‌ صرفا نظامی است‌ ، محدود به‌ نظر می رسد .ایران‌ بدون‌ تردید این‌ بخش‌ جنوبی را برای‌ حمله‌ انتخاب‌ کرد تا مانع‌ از تحکیم‌ خطوط دشمن‌ در آنجا شود .در واقع‌ گزارش‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ معطوف‌ به‌ این‌ مطلب‌ بود که‌ این‌ عملیات‌ در تداوم‌ سلسه‌ تلاشهای‌ ایران‌ در این‌ منطقه‌ و برنامه‌ ریزی‌ برای‌ انجام‌ عملیات‌ به‌ سمت‌ بصره‌ ،معنا و مفهوم‌ دارد.

تلاقی زمان‌ عملیات‌ کربلای‌8 با برگزاری‌ مراسم‌ چهل‌ و هشتمین‌ سالگرد تشکیل‌ حزب‌ بعث‌ ،موجب‌گ‌ردید که‌ عراق‌ بلافاصله‌ به‌ منظور تحت‌ الشعاع‌ قرار دادن‌ بازتاب‌ این‌ عملیات‌ ،به‌ تاسیسات‌ نفتی جزیره‌ سیری‌ که‌ یکی از مبادی‌ صادرات‌ نفت‌ ایران‌ بود ،حمله‌ کرده‌ خسارات‌ قابل‌ ملاحظه‌ ای‌ را به‌ آن‌ وارد آورد ،به‌ گونه‌ ای‌ که‌ تا ساعتها بهره‌ برداری‌ از اسکله‌ مذکور امکان‌ پذیر نبود .به‌ هر حال‌ پیروزی‌ عملیات‌ کربلای‌8 همانند پیروزیهای‌ دیگر ایران‌ در ابتدا از سوی‌ عراق‌ و کلیه‌ حامیانش‌ مورد تکذیب‌ قرار گرفت‌ ،چنانکه‌ رادیو اسراییل‌ به‌ نقل‌ از کارشناسان‌ نظامی گفت :به‌ احتمال‌ قوی‌ نیروهای‌ ایرانی در عملیات‌ موسوم‌ به‌ کربلای‌8 در جبهه‌ بصره‌ موفق‌ به‌ پیشروی‌نشده‌ اند و نبرد به‌ صورت‌ ساکن‌ ادامه‌ دارد .اما با گذشت‌ زمان‌ و عینیت‌ پیروزی‌ ایران‌ ،عراق‌ سرانجام‌ زبان‌ به‌ اعتراف‌ گشود و متعاقب‌ آن‌ خبرگزاریها چنین‌ گزارش‌ دادند :عراق‌ دیروز اعتراف‌ کرد که‌ مناطقی را در جریان‌ حمله‌ جدید ایران‌ در شرق‌ بصره‌ از دست‌ داده‌ است‌ .اعتراف‌ عراق‌ به‌ از دست‌ دادن‌ زمینهایی در نز دیکی بصره‌ ، در اطلاعیه‌ نظامی این‌ کشور منعکس‌ شده‌ است‌ .همچنین‌ دعوت‌ ایران‌ از خبرنگاران‌ خارجی برای‌ باز دید از منطقه‌ آزاد شده‌ در عملیات‌ نیز به‌ منزله‌ پیروزی‌ جدید ایران‌ مورد تاکید قرار گ‌رفت‌ .بدین‌ ترتیب‌ ، در آستانه‌ سال ‌66 ضمن‌ آنکه‌ موفقیت‌ حاصله‌ از عملیات‌ کربلای‌8 در منطقه‌ شرق‌ بصره‌ ،از سوی‌ رسانه‌ های‌ خارجی مورد تایید قرار گرفت‌ ،به‌ عنوان‌ ضعف‌ و ناتوانی روحی روز افزون‌ عراق‌ نیز ارزیابی شد.

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: کربلای‌8

زمان‌ اجرا :18/1/1366

مدت اجرا : 5 روز

تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر ) : 5200

رمز عملیات: یا صاحب‌ امان(عج)

مکان‌ اجرا:شرق بصره عراق – محور جنوبی جنگ در غرب شلمچه ایران

ارگان‌های‌ عمل‌ کننده: سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: پاسخ به شرارتهای دشمن در خلیج فارس ، تهدید شهر بصره عراق و تامین کانال زوجی و توسعه منطقه


عملیات‌ بیت‌المقدس‌5

ضربه‌ای‌ کاری‌ به‌ سازمان‌ زرهی‌ دشمن‌




در آخرین‌ ماه‌های‌ جنگ‌ هشت‌ ساله‌ ایران‌ و عراق‌ و هنگامی‌ که‌ نیروهای‌ ایران‌ با پیروزی‌ کامل، موفق‌ به‌ پیشروی‌ در خاک‌ دشمن‌ و آزادسازی‌ مناطق‌ و شهرهای‌ مهمی‌ همچون‌ حلبچه» کردستان‌ عراق‌ شده‌ بودند، یک‌ عملیات‌ انهدامی‌ برای‌ ضربه‌ زدن‌ به‌ ماشین‌ جنگی‌ ارتش‌ عراق‌ در منطقه‌ عمومی‌ پنجوین» صورت‌ گرفت.

این‌ منطقه‌ پیوسته‌ صحنه‌ رویارویی‌ قوای‌ خودی‌ و دشمن، از جمله‌ عملیات‌ والفجر4» بود. این‌ یورش‌ بی‌امان‌ را نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ فرماندهی‌ و هدایت‌ قرارگاه‌ رمضان» به‌ اجرا گذاشت. طی‌ این‌ عملیات، یگان‌های‌ عمل‌ کننده‌ خودی‌ در شامگاه‌ ۲۲ فروردین‌ ماه‌ ۱۳۶۷ با رمز یا اباعبدالله‌ الحسین(ع)» به‌ مواضع‌ نیروهای‌ عراقی‌ حمله‌ برده‌ و طی‌ روزها درگیری‌ و نبرد، ۴۵ دستگاه‌ تانک‌ و نفربر و صدها خودروی‌ نظامی‌ و ده‌ها قبضه‌ سلاح‌ سبک‌ و نیمه‌ سنگین‌ دشمن‌ را منهدم‌ و به‌ لشکر ۲۷ ارتش‌ عراق‌ تلفات‌ و خسارات‌ چشمگیری‌ وارد آوردند. همچنین‌ در عملیات‌ بیت‌المقدس ۵ تعداد ۳۸۱۰ تن‌ از نیروهای‌ دشمن‌ کشته‌ و زخمی‌ شده‌ یا به‌ اسارت‌ نیروهای‌ خودی‌ درآمدند.

beitolmoghaddas5.jpg

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: بیت‌ المقدس‌ ۵ (ضربتی)

زمان‌ اجرا: 22/1/1367

تلفات‌ دشمن‌: ۳۸۱۰ کشته، زخمی‌ و اسیر

رمز عملیات: یا اباعبدالله‌ الحسین (ع)

مکان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ پنجوین‌ عراق‌ - خط‌ شمالی‌ جبهه‌ جنگ‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: انهدام‌ ماشین جنگی‌ دشمن‌


سالروز شهادت امیر دلاور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی گرامی باد








 امیر سپهبد علی صیادشیرازی در سال 1323 در کبودگنبد مشهد در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. مادرش شهربانو و پدرش زیاد نام داشت. پدرش، که از عشایر فارس بود، به استخدام ژاندارمری درآمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبه‌ای خاص برخوردار بود، از این‌رو علی تحت تأثیر پدر از کودکی به ارتش علاقه‌مند شد.

امیر سپهبد علی صیادشیرازی در سال 1323 در کبودگنبد مشهد در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. مادرش شهربانو و پدرش زیاد نام داشت. پدرش، که از عشایر فارس بود، به استخدام ژاندارمری درآمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبه‌ای خاص برخوردار بود، از این‌رو علی تحت تأثیر پدر از کودکی به ارتش علاقه‌مند شد.

او به همراه پدر و خانواده، مانند دیگر خانواده‌های نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت می‌کرد. شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وی شدند. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1342 موفق به اخذ دیپلم گردید. او در سال 1343 در کنکور دانشکده ی افسری شرکت کرد و پذیرفته شد. علی از بدو ورود به دانشکده به جدیت در درس و پایبندی به مذهب شهرت یافت. و سرانجام در مهرماه 1346 در رسته ی توپخانه دانش آموخته شد و با درجه ی ستوان دومی وارد ارتش گردید. او پس از طی دوره ی آموزشی در شیراز و اصفهان به لشگر تبریز و سپس لشگر زرهی کرمانشاه منتقل شد.

او در سال 1350 برای گذراندن دوره ی آموزش زبان انگلیسی به تهران آمد و پس از پایان کلاس و جدیت در تحصیل سرانجام خود از استادان زبان انگلیسی شد.

ستوان یکم علی صیادشیرازی تصمیم گرفت با دخترعمویش، خانم عفت شجاع ازدواج کند اما به دلیل این که محمود، عموی علی، از مخالفان شاه بود، ساواک با این ازدواج موافقت نکرد، اما سرانجام در اثر اصرار علی، ارتش با این وصلت مبارک موافقت کرد.

علی در سال 1352 به دلیل لیاقت‌ها و دقت‌هایش در کار، برای تکمیل تخصص‌های توپخانه از طرف ارتش به امریکا اعزام شد تا دوره ی هواسنجی بالستیک را بگذارند. او این دوره ی آموزشی را در شهر فورت سیل از ایالت اوکلاهما، در منطقه‌ای نظامی، با موفقیت طی کرد. در این دوره ی فشرده ستوان همچون مبلغی مذهبی به دعوت امریکاییان به اسلام می‌پرداخت و در مجالس بحث و مناظره ی آنان شرکت می‌کرد.

او در بین آشنایان جدیدش به مرد مذهبی مشهور شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصی جدید و روحیه‌ای بانشاط به ایران مراجعت کرد.

ارتش برای استفاده از دانش نظامی ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان -مرکز توپخانه- منتقل کرد. علی در اصفهان با یافتن دوستان جدید مطالعات مذهبی خود را پی گرفت و شخصیت ی خویش را در این دوره قوام بخشید. او در نامه‌ای که برای سرگرد محمدمهدی کتیبه- یکی از افسران مذهبی- ارسال کرد این جمله را نوشت: "در مورد برنامه‌های مذهبی بحمدالله پیش می‌رویم مخصوصاً در آن قسمت که می‌دانید." این جمله حساسیت ضداطلاعات را برانگیخت و از آن پس وی تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقیق و مراقبت متوالی، او را "متعصب مذهبی" معرفی کردند و مراقبت از وی را شدت بخشیدند. جالب این است که هرکس از افسران را به مراقبت وی می‌گماردند یا تحت تأثیر روحیه ی او قرار می‌گرفت و گزارش مثبت برای او رد می‌کرد یا صیاد را از مراقبت و مأموریت خود خبر می‌داد و یا از اول با چنین مأموریتی مخالفت می‌کرد.

سروان صیاد هم‌زمان با اوج‌گیری مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبری امام‌خمینی تقیه را کنار گذارد و در ارتش علناً به دفاع از علمای اسلام و حکومت اسلامی پرداخت و سرانجام به دلیل این‌که در بین افسران، تبلیغات ضدرژیم می‌کرد، ضداطلاعات از قرار دادن جنگ‌افزار در اختیار وی ممانعت کرد و اعلام نمود که از واگذاری مشاغل حساس به او خودداری شود. سرانجام سروان در 19بهمن دستگیر و زندانی شد اما دیری نپایید که انقلاب به پیروزی رسید و او هم مانند همه ی مردم ایران آزاد شد.

دوره ی دوم زندگی سرهنگ صیاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز می‌شود: او پس از پیروزی انقلاب اسلامی با برادر رحیم صفوی و حجة‌الاسلام سالک آشنا می‌شود و با یکدیگر پیمان می‌بندند که از پادگانهای اصفهان حفاظت نمایند. اختلاف سروان با فرماندهان ارتش موجب آشنایی وی با حضرت آیت الله ‌ای می‌گردد و از اینجا سرنوشت صیاد به کلی تغییر پیدا کرد. پس از حوادث کردستان، صیاد با درجه سرگردی به همراه سردار صفوی به غرب اعزام می‌گردد و با هماهنگی ارتش و سپاه سنندج را آزاد می‌کنند. لیاقتهای سرگرد در کردستان موجب می‌گردد تا با درجه ی سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب گردد. اختلافات سرهنگ با بنی‌صدر اولین رئیس‌جمهوری اسلامی موجب برکناری وی و خلع دو درجه ترفیع می‌گردد. اما دیری نپایید که بنی‌صدر سقوط کرد و شهید رجایی به ریاست‌جمهوری رسید و سروان مجدداً با دو درجه به غرب کشور اعزام می‌شود. سرهنگ با تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهداء، لشکرهای 64 ارومیه و 28 کردستان و تیپ‌های 23 نیروی ویژه هوابرد و تیپ 30 گرگان، شهرهای بوکان و اشنویه را آزاد کرد.

در هفتم مهرماه 1360 به خاطر رشادت‌ها و لیاقتها توسط رهبر معظم انقلاب؛ امام‌خمینی به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد. او با هماهنگی با سپاه قهرمان پاسداران انقلاب اسلامی در عملیات طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، مسلم‌بن‌عقیل، مطلع‌الفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4 و 8 و 9، عملیات خیبر و بدر و قادر شرکت نمود و پیروزی‌های بزرگی را برای ایران اسلامی به ارمغان آورد که بی‌شک در تاریخ امت اسلامی به عظمت خواهد ماند. سرهنگ در مرداد سال 1365 از فرماندهی نیروی زمینی استعفا داد و با پیشنهاد آیت الله ‌ای و تصویب رهبر انقلاب به سمت نمایندگی امام در شورای‌عالی دفاع منصوب شد. در سال 66 به درجه ی سرتیپی نایل آمد. سرتیپ صیادشیرازی در سال 67 در عملیات مرصاد که مرزهای غرب ایران مورد هجوم منافقین قرارگرفته بود، شرکت و با روحیه‌ای بسیجی ضربات محکمی را بر پیکر مزدوران منافق وارد کرد. سرانجام صیادشیرازی در مقام جانشینی ریاست ستادکل به خدمت مشغول شد.

امیرسپهبد علی صیادشیرازی پس از عمری تلاش و مجاهدت به دست منافقان به شهادت رسید و موجی از دین‌خواهی را برانگیخت.


در تمام کشور مردم به اعتصاب عمومی دست زده‌اند. کارکنان ادارات و وزارتخانه‌های مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل کار خود راه نمی‌دهند. جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به دیدار امام می‌رود و استعفانامه‌اش را به ایشان تسلیم می‌کند و البته دوباره از سوی امام شهردار می‌شود. بختیار از انتشار این خبر و احتمال این‌که سرمشق دیگر زیر دستانش قرار گیرد به شدت می‌ترسد و طی یک مصاحبه شروع به ناسزاگویی به جواد شهرستانی می‌کند و سایر کارمندان و مسئولان دولت خویش را تهدید می‌کند. با همه‌ی این‌ها شهردار تهران، تنها کسی نبود که به مدرسه‌ی علوی(محل ست امام) روی آورد.

 

 


بختیار در واکنش به استقبال عمومی مردم از ورود امام، پی‌درپی با انجام مصاحبه و صحبت در مورد برنامه‌های آتی خویش سعی در عادی جلوه‌دادن اوضاع دارد. مردم اما، چشم و گوش به مدرسه‌ی علوی دوخته‌اند. جمعیت مشتاق به دیدار اما آنقدر زیاد هستند که کوچه‌های اطراف مدرسه‌ی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچه‌های دست‌نویسی روی دیوار‌ها نصب کرده‌اند که روی‌شان نوشته‌شده: زیارت قبول، با یک بار زیارت امام این توفیق را به دیگران هم بدهید»

 

 

 

 

 

 

 


ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه‌های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسه‌ی علوی اجتماع کرده‌اند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حکم نخست‌وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت می‌کند. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر می‌شوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم کردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریکا برای دستگیری امام و کشتن مردم هستند.
اعضای شورای انقلاب، آیت‌الله دکتر بهشتی، آیت‌الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس‌های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می‌کنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان می‌روند.

 

 


بختیار تمام پایگاه‌هایش را از دست داده و همچنان با انجام مصاحبه‌های مختلف سعی در به رخ کشیدن قدرت خود دارد. محورهای مورد تاکید و تهدید او در مصاحبه‌ها این‌ها هستند:

  • - به آیت‌الله خمینی اجازه تشکیل دولت موقت را نمی‌دهم.
  • - کسانی را که جنگ داخلی راه بیندازند اعدام می‌کنم.
  • - تمام نظرات امام خمینی را در لباس قانون تحقق می‌بخشم.

امام در پاسخ تهدید‌های دولت فرمودند: من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش می‌خواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آن‌ها فرزندان ما هستند. ما به آن‌ها محبت داریم.»
امام همچنین در سخنرانی‌ها و دیدار‌هایشان با مردم اصول ت‌هایشان را این‌گونه بیان فرمودند: تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهند کرد. ما برای اقلیت‌های مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که در خدمت ملت باشند. دولت‌ها حق هیچ نظارت ندارند.»

 

 


بختیار دستور تیراندازی به سمت مردم را می‌دهد. در بعضی از نقاط کشور به سمت مردم تیراندازی می‌شود. عده‌ی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی، با لباس‌های نظامی و در میان شادی و حیرت مردم به اقامت‌گاه امام رفتند. امام خمینی در این دیدار، خطاب به همافران فرمودند:
همان‌طور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حال به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت اسلامی را برقرار کنیم.»

 

 


مردم در خیابان‌ها و در حمایت از دولت بازرگان تظاهرات می‌کنند. شعارها علیه بختیار است، مردم بختیار را نمی‌خواهند. بختیار سعی دارد به مردم بفهماند در انجام وعده‌های خود کوشاست.
به همین منظور در جلسه‌ی مجلس حضور می‌یابد و نمایندگان در حضور بختیار طرح‌های انحلال ساواک و دستگیری نخست‌وزیران و وزیران دولت از سال 1341 تا آن سال که متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصویب می‌کنند.

 

 

 


تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونین مردم و نیروهای مسلح بود. از غروب روز بیستم، کسی خیابان‌ها را ترک نکرده بود. درحالیکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژیم شدیدتر می شد خبر رسید که ستاد ژاندارمری واقع در میدان بیست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نیروی هوایی، دریایی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسلیحات ارتش،کارخانه‌ها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد. سرانجام درحالی که همه خیابان‌ها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 30/10 دقیقه صبح، شورای عالی ارتش با شرکت رئیس ستاد، وزیر جنگ واکثر فرماندهان تشکیل جلسه داد و پس از مذاکرات بسیار، طی اعلامیه‌ای بی طرفی ارتش را اعلام کرد.
این اعلامیه زمانی از رادیو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحی که سوار برخودروهای نظامی بودند. همچنین کاخ گلستان، مرکز رادیو ایران و ژاندارمری کل کشور در دست مردم بود. رادیو و تلویزیون نظامی به تصرف مردم در آمد. در آخرین لحظه‌ها گوینده رادیو پیامی را که از سوی آیت الله طالقانی رسیده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پیام ازکارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتی نسبتا طولانی، رادیو دوباره آغاز به کار کرد. صدای گوینده‌ از شدت هیجان می لرزید:

توجه توجه . این صدای انقلاب ملت ایران است.»

فریاد شادی از تمام خاک ایران برخاست، آخرین سلسله‌ی پادشاهی ایران، سرانجام سقوط کرد.

 

 

 


ساعت 10 صبح اسلحه‌خانه‌ی نیروی هوایی به همت مردم و کمک همافران فتح شد.
ساعاتی بعد کلانتری‌های 9، 10، 11، 12، 16، 26 و کلانتری نارمک به دست مردم افتاد.
مردم تانک‌ها و نفربرها را به خیابان‌ها آوردند و به یکدیگر روحیه می‌دهند. فرمانداری نظامی که دست‌پاچه شده‌است، در آخرین اعلامیه‌اش که بارها از رادیو پخش شد، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نیم عصر اعلام کرد.
امام خمینی در پاسخ به دستور فرمانداری پیامی به این شرح صادر فرمودند: اعلامیه‌ امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است؛ مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی، حق پیروز است.»
مردم خیابان‌ها را ترک نکردند.

 

 

 


پس از خبر ساعت 20، تصاویری از دوران اقامت امام خمینی در پاریس از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد. هم‌زمان با پخش تصویر امام خمینی، همافران نیروی هوایی در پادگان، فریاد الله‌اکبر» سر دادند. شعار همافران در حمایت از امام خمینی باعث خشم افسران و کارکنان ضد اطلاعات نیروی هوایی شد. اخطارهای تند آنان به همافران، به درگیری و تیراندازی و ورود گارد شاهنشاهی منجر شد. با بالا گرفتن درگیری، مردم برای کمک به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لوله‌ی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخید و آن‌ها را هدف گلوله قرار داد. درگیری تا صبح ادامه داشت.

 


 

بسم الله الرحمن الرحیم

 بنده می خواهم صمیمانه تشکر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعه‌ دست‌اندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزه‌ با این بیماری‌ای که اخیراً در کشور به‌وجود آمده. همچنین تشکر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعه ی همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاش هایی که می کنند و زحمتی که می کشند. من برنامه ی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم که این تشکر قلبی خودم را به همه برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. ان‌شاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا می برد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد و امیدواریم که ان‌شاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و ان‌شاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود ان‌شاءالله. ان‌شاءالله همه‌تان موفق باشید.

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته


 

رهبر انقلاب اسلامی مردم را به رعایت توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی به ویروس کرونا توصیه کرده و فرمودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله ‌ای امروز سه شنبه پس از کاشتن دو نهال میوه به مناسبت روز درختکاری در سخنانی، کاشت درخت را حرکتی با برکت خواندند و در خصوص بیماری شایع شده در کشور، گفتند: همچنان که قبلاً از پزشکان، پرستاران و مجموعه‌های درمانی صمیمانه تشکر کردم، لازم می‌دانم بار دیگر از این عزیزان که با کار بسیار با ارزش خود در حال جهاد در راه خدا هستند، تشکر کنم.

رهبر انقلاب اسلامی مشاهده نمونه‌های درس‌آموز از تلاش و فداکاری کادرهای درمانی در رسیدگی به بیماران را نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری و تعهد انسانی آنان دانستند و افزودند: همچنین لازم می‌دانم از خانواده‌های پزشکان، پرستاران و همه عوامل درمانی که با صبر و تحمل خود در کنار تلاش شبانه‌روزی عزیزانشان هستند، سپاسگزاری کنم.

ایشان با دعا برای عافیت بیماران و همچنین طلب رحمت و مغفرت الهی برای درگذشتگان از این بیماری و صبر و آرامش برای بازماندگان آنها، چند توصیه خطاب به مردم بیان کردند.

حضرت آیت الله ‌ای با تأکید بر رعایت توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی، افزودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم، بنابراین هر چه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، حسنه و هر چه به شیوع آن کمک کند، سیئه است.

رهبر انقلاب اسلامی در توصیه‌ای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.

ایشان افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.

حضرت آیت الله ‌ای همچنین همه دستگاه‌های کشور را به همکاری و در اختیار قرار دادن امکانات مورد نیاز وزارت بهداشت که در صف مقدم مقابله با بیماری قرار دارد، توصیه کردند و گفتند: نیروهای مسلح و دستگاه‌های مرتبط با دفتر رهبری نیز به انجام این کار موظف شده‌اند.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به درگیر شدن کشورهای زیادی در دنیا با این بیماری، افزودند: مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبر رسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند اما برخی کشورهای دیگر که این بیماری در آنها شدیدتر و همه‌گیرتر است، پنهان‌کاری می‌کنند البته ما برای آن بیماران نیز از خداوند طلب عافیت می‌کنیم.

ایشان حادثه پدیدآمده را مسئله‌ای گذرا و نه فوق‌العاده دانستند و گفتند: البته من نمی‌خواهم مسئله را خیلی کوچک فرض کنم اما آن را خیلی بزرگ هم نکنیم، این مسئله مدتی نه چندان طولانی برای کشور وجود خواهد داشت و سپس رخت برمی‌بندد اما تجربیات حاصل از آن و فعالیت مردم و دستگاه‌ها که به مثابه یک رزمایش عمومی است، می‌تواند به عنوان یک دستاورد باقی بماند.

حضرت آیت الله ‌ای با اشاره به اقدامات پسندیده و نوع‌دوستانه برخی هموطنان مانند کمک‌های مالی و توزیع اقلام بهداشتی افزودند: این کارها بسیار خوب است و با حفظ این دستاوردها، بلا به نعمت و تهدید به فرصت تبدیل می‌شود و امیدواریم روزگار عافیت کامل برای ملت عزیز ایران نزدیک باشد.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 بنده می خواهم صمیمانه تشکر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعه‌ دست‌اندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزه‌ با این بیماری‌ای که اخیراً در کشور به‌وجود آمده. همچنین تشکر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعه ی همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاش هایی که می کنند و زحمتی که می کشند. من برنامه ی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم که این تشکر قلبی خودم را به همه برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. ان‌شاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا می برد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد و امیدواریم که ان‌شاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و ان‌شاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود ان‌شاءالله. ان‌شاءالله همه‌تان موفق باشید.

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته


 

علی علیه السلام الگوی کامل

امیرالمؤمنین علیه السلام یک الگوی کامل برای همه است. جوانیِ پرشور و پرحماسه او الگوی جوانان است. حکومت سراسر عدل و انصاف او الگوی دولت مردان است. زندگی سراپا مجاهدت و سراپا مسئولیت او الگوی همه مؤمنان است. آزادگی او الگوی همه آزادگان جهان است. سخنان حکمت آمیز و درس های ماندگار او الگوی عالمان و دانشمندان و روشن فکران [است].

 

 

 

کار برای خدا

. امیرالمؤمنین برای خدا و در راه او کار می کرد. به درد مردم می رسید. مردم را دوست می داشت و خدمت به آنها را وظیفه خود می دانست. با این که حکومت او در جهت خدمت به مستضعفان بود، به این اکتفا نمی کرد؛ شب ها هم، تنها و به صورت فردی، به کمک یکایک مستضعفان می رفت. این زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام است. (مقام معظم رهبری)


بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

همراهان گرانقدر، با سلام و عرض ارادت و تشکر از همراهی تان، به عرض میرساند که در بخش خاطرات، کتاب خاطراتم ( یک قطره از هزاران ) را به محضرتان تقدیم میکنم، باشد که مفید فایده قرار گیرد.

برگ سبزی است.

ارادتمند محمد علی بارانی


 

 

دعای هفتم صحیفه سجادیه

 

1- یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ، وَ یا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إلَى رَوْحِ الْفَرَجِ.
ای آنکه گرهِ کارهای فرو بسته به سر انگشت تو گشوده می‌شود، و ای آن که سختی دشواری‌ها با تو آسان می‌گردد، و ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست.

2- ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأسْبابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إرادَتِکَ الْأشْیاءُ.
سختی‌ها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کارها فراهم آیند. فرمانِ الاهی به نیروی تو به انجام رسد، و چیزها، به اراده‌ی تو موجود شوند،

3- فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإرادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ.
و خواستِ تو را، بی آن که بگویی، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نیست، بی آن که بگویی، رو بگردانند.

4- أنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمّاتِ، وَ أنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمّاتِ، لا یَنْدَفِعُ مِنْها إلّا ما دَفَعْتَ، وَ لا یَنْکَشِفُ مِنْها إلّا ما کَشَفْتَ.
تویی آن که در کارهای مهم بخوانندش، و در ناگواری‌ها بدو پناه برند. هیچ بلایی از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگردانی، و هیچ اندوهی بر طرف نشود مگر تو آن را از دل برانی.

5- وَ قَدْ نَزَلَ بِی یا رَبِّ ما قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ ألَمَّ بِی ما قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
ای پروردگار من، اینک بلایی بر سرم فرود آمده که سنگینی‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردی گرفتار آمده‌ام که با آن مدارا نتوانم کرد.

6- وَ بِقُدْرَتِکَ أوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطانِکَ وَجَّهْتَهُ إلَیَّ.
این همه را تو به نیروی خویش بر من وارد آورده‌ای و به سوی من روان کرده‌ای.

7- فَلا مُصْدِرَ لِما أوْرَدْتَ، وَ لا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَ لا فاتِحَ لِما أغْلَقْتَ، وَ لا مُغْلِقَ لِما فَتَحْتَ، وَ لا مُیَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ، وَ لا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
آنچه تو بر من وارد آورده‌ای، هیچ کس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوی من روان کرده‌ای، هیچ کس برنگرداند. دری را که تو بسته باشی. کَس نگشاید، و دری را که تو گشوده باشی، کَس نتواند بست. آن کار را که تو دشوار کنی، هیچ کس آسان نکند، و آن کس را که تو خوار گردانی، کسی مدد نرساند.

8- فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیما شَکَوْتُ، وَ أذِقْنِی حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِیما سَألْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی من بگشا، و به نیروی خود، سختی اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان گشوده‌ام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شیرینی استجابت بچشان، و از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من ده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نِه.

9- وَ لا تَشْغَلْنِی بِالْاِهتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ.
و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.

10- فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بِی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أنْتَ الْقادِرُ عَلَى کَشْفِ ما مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ ما وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إنْ لَمْ أسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظیمِ.
ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بی‌طاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو می‌توانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایسته‌ی آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ.

 


بسم الله الرحمن الرحیم

وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ

و ما اراده کرده ‏ایم بر کسانى که در زمین به ضعف و زبونى کشیده شدند، منّت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان (روى زمین) قرار دهیم.

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید; و دین و آئینى را که براى آنان پسندیده، پا بر جا و ریشه دار خواهد ساخت; و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل مى کند، آن چنان که تنها  مرا مى پرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت. و کسانى که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.

 

 

 

 


 

همراهان گرانقدر، با سلام و عرض ارادت و تشکر از همراهی تان، به عرض میرساند کتاب خاطراتم ( یک قطره از هزاران ) را در لینک زیر به محضرتان تقدیم میکنم، باشد که مفید فایده قرار گیرد.

برگ سبزی است.

ارادتمند محمد علی بارانی

متن کامل کتاب در لینک زیر:

http://drbaranii.blog.ir/


بسم الله الرحمن الرحیم

وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ

و ما اراده کرده ‏ایم بر کسانى که در زمین به ضعف و زبونى کشیده شدند، منّت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان (روى زمین) قرار دهیم.

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند وعده مى دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید; و دین و آئینى را که براى آنان پسندیده، پا بر جا و ریشه دار خواهد ساخت; و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل مى کند، آن چنان که تنها  مرا مى پرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت. و کسانى که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.

 

 

 

 

 

 

 

 

تاریخ شفاهی دوران انقلاب اسلامی، جنگ گنبد و کردستان، جنوب ایران و جنوب لبنان به روایت سردار سرتیپ دوم پاسدار
 دکتر محمد‌علی بارانی

متن کامل کتاب در لینک زیر:

http://drbaranii.blog.ir/


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها